پیرو (تخلّص؛ نام و فمیلیش آتهجان سولیمانی؛ 15. 4. 1899، بخارا-9. 6. 1933. سمرقند) ، شاعر ساویتی تاجیک. از عایلة سوداگر کلان. تا سال 1911 در. مکتب ابتدایی بوخا را، سالهای 1911-14 در مدرسة فارسی مرو خوانده، از سال 1914 تا 1916 در نزد معلمان خصوص زبان روسی آموخته، از ابتدای 1916 تا 1917 در آموزشگاه کاگاپ تعلیم گرفته است. پیرو روالوتسیة خلقی بخارا را صمیمانه پیشواز گرفت. در دورة مبارزههای تیز و تند صنفی و تشکیل ریسپوبلیکة خلقیی سوسیالیستی بخارا آخر سال 1921 کاتب دوّم سفارتخانة ریسپوبلیکة خلقیی سوسیالیستی بخارا در افغانیستایه تعیین شد. هنگام از کابل برگشتن پیرو (1922) در ریسپوبلیکة خلقیی سوسیالیستی بخارا، از یک طرف، حرکت ناپمنی و مبارزة ضد باسمهچییاپ اوج گرفته بود، از طرف دیگر، تقسیمات حدود ملّی و زمیی و آب آغاز مییافت.
سالهای 1922-24 او در حولییو دکانهای پدرش و اوّل سال 1924 در مشهد عمر به cap میبرد. واقعههای جمعیّتی، سیاسی و اجتماعی سالهای منبعده، تشکیل ریسپوبلیکهان صاحباختیار ملّی آسیای میانه، از جمله ریسپوبلیکة اوطانامی ساویتی سوسیالیستی تاجیکستان (1924) و مخصوصاً قرار کامیتیت مرکزی رکپ (ب) «در بارة سیاست پرتیه در ساحة ادبیات بدیعی» (1925) به فعالیّت ایجادی پیرو تبدّلات جدّی درآوردند. او رابطهاش را با نشریات و گزیته و جرنلهای تاجیکی دوشنبی، ثمرکند، تاشکینت مستحکم مینماید، به کار ایجادی جدّیتر کمر میبندد. از اکتبر 1930 تا مهای 1931 پیرو در ادارة نشریات دولتی تاجیکستان و تا سال 1933 در شعبة ثمر-قندی آن کار کرد. شعرهای نخستین پیرو «موشّح» (1916) ، «به-رادر جانی» (1916) ، «اشتیاق» (1918) ، «مثنوی» (1918) ، «به سعداللهجان» (تقریباً سال 1920) و غیره گواهی میدهند، که او با تأثیر نظم کلاسیکی و مخصوصاً لیریکة آن به مشق شعر خیلی بروقت شغل ورزیده است.
ین شعرها به طلبات و خصوصیتهای عمدهترین جنرهای معمول نظم کلاسیکی (مقدار قافلها، طرز قافیه و ردیفسازی، حسن تخلّص و غیره) ، زبان و اسلوب و صنعت و واسطههای تصویر بدیعی آن موافقت میک و-نند. در شعر «به مناسبت انقلاب بخارا» (1920) شاعر اوّلین بار به موضوع روالوتسیه رو آورده است، که در آن شادی خلق و مخصوصاً جوانان طنطنوار صدا میدهد. در این شعر شکل مستزاد، آهنگ، ندا، زده، صنعتهای شعری و مخصوصاً سجع برای روشن و برجسته گردیدن مزم و-نو غایه مدد رساندهاند. امّا اوّل سالهای 20 در ایجادیات پیرو میق-دار این گونه شعرها کم بوده، شاعر بیشتر لیریکة عشقی پرسوز و گداز میآفرید: «باک نیست» (1921) ، «تا کهای؟» (1921) و مخصوصاً «شب هجران با خیال جانان» (‘4924) ، «چه شد، که؟…» (1924) ، «فراقنامه» (1924) و غیره.
ین شعرها اساساً در پیروی و رویة نظم سرآمدان ادبیات کلاسیکی فارس-تاجیک نوشته شدهاند. پس از نشر قرار مذکور کامیتیت مرکزی رکپ (ب) و با تعسیر آن به طور جدّی تغییر یافتن مناسبت به ادیبان «کمسفر» در موضوع و غایه اشعار پیرو نیز دگرگونی به وجود آمد. شاعر در موضوع آزادی زنان، شعرهای «شکوفة عرفان یا خود آزادیک زنان 3 ارق» (1926) ، «به شرف قیام زنان شرق» (1927) ، «اسیره یا خود اسیاپ» (1927) ، «هشتم مارت و صنایع نفیسه» (1931) و حکایه «گلاندام» را (1928) آفرید.
ین اثرها موافق طلب زمان نویشته شده، حقیقت بدیعی واقعیت تاریخی را در بر کردهاند و اکثر آنها با کانکریتیّت موضوع، مضمون و مندرجة تازه و غیره جالب دقّت میباشند، در این سالها موضوع بینلخلقی در ایجادیات موقیع گرفت. او در شعرهای «شورش چین یا خود واقعة ننکین» (1927) ، «دو هجوم» (1927) ، «به جمعیّت خلال احمر» (1927) ، «یکم مهای و ماپر» (1928). «هندوستان» (1928) ، «از دست تو بود» (1929) ، «به فلاکتزدگان زلزلة ایران» (1928) ، «یک کوربانی کوچیه برجوزی اروپا (1930) ، «به میلیتریستانیه ژاپن» (1932) و غیره به بسیار مسئلههای مهمّ بینلخلقی، مخصوصاً هرکت ملّیازادیخواهی در ختایی، هندوستان، افغانستان و دیگر مملکتهای آسیا، مبارزه بر ضد جنگجویان امپیرنلیستی و غیره دست زده، رویة اشعار صدرالدّین عینی، ا. لاهوتی را از ادبیات تاجیک و مکسیم گارکیی، و. میکاوسکیی را از ادبیات روس در این موضوع دوام و انکشاف داد.
شایر، مخصوصاً، در چنین شعرها از شکلهای شعری، وزن و قافیه، صنعتهای بدیعی، زده، ندای و خطابه و غیره. هنرمندانه استفاده برده، نوآوریهای شایان دقّت کرده است. در آخر سالهای 20 توجّه پیرو به موضوع و مسئلههای حیات سوسیالیستی و علیالخصوص، ساختمانهای عظیم آن در تاجیکستان زیادتر گردید. در شعرهای «ثروت و محنت» (1930) ، «به ضربدار!» (1930) ، «بر ضد آپّارتونستان «چپ» و راست، به یاری ضربداران» (1930) ، «مرش پیانیران»
«کاروان» (1931) ، «نوید وخشسترایی» (1933) و غیره به موضوعهای مهمّ روز دست زده، در تصویر ریلیستی حیات از رنگهای رامنتیکی ماهرانه استفاده برده است. پیرو در اکثر این قبیل شعرها موافق طلبات موضوع و غایه اثر در پااتیکة شعری کامبینسیههای تازه را فراوان استفاده کرده است. نمونة برجستة جستجو، نوآوری و اختراعکاریپ پیرو شعر «نوید وخشسترایی» میباشد. پیرو شاعر لیریک است. او در لیریکة عشقی و مخصوصاً در لیریکة اجتماعی و گرجدنی کامیابیها دارد. پیرو در جنرهای ایپیکی نظم نیز قوّهآزمایی کرده، ‘ داستانهام «تخت خونین» (1931) ، «جمهوریّت تاجیکستان و مطبوعات رنجبری تاجیک» (1931) و داستان ناتمام «منارة مرگ» را آفرید. پیرو در آفرینش شعرهای هجویی هم استعداد کلان داشت. در «ترانة عید بزرگ اکتبر» (1932) ، «پنجسالة اوّل در چهار سال اجرا شد!» (1933!) بایان و مشتزوران، کاپیتالستان، اپورتونیستان و دشمنان و خائنان هدف هجو و استیخزاچ شاعر گردیدهاند. اودر گوشة «ششپر» جرنل «بگز» با لقب مستعار «ششپردار» اشعار هجویی و یکچند شعرهای تقلیدی هجویی-نقیضهها به طبع رساپده است. در نقیضههای او کمبودی ایجادی یک قطار شاعران و منقّدان-ن. بیکتاش، غ. علیزاده، ج. سوهیلی، ت. ذهنی و بعضی ناهمواریهای شعر خودش تنقید و مذمّت شدهاند.
پیرو مترجم ماهر هم بود. ترجمة شعرهای به ولاديمير الیچ لنین بخشیدة ا. جراف، شعرهای شاعر زنگی شتتهای متّحدة امریکا لینگستاپ هیوز، مضحکة نیکالهای وسیلیویچ گوگول «ریویزار»، درمة د. فورمناو و س. پالیوناو «بلوا»، رمان ا. سیرفیماویچ «سیل آهنین»، بعضی مقالههای علمی-عامّوی، پیدگاگی و غیره از هنر ترجمان پیرو گواهی میدهند.
اسناونی: مجموع شعرها، استالینآباد، 1934؛ مجموع آثار، استالینآباد، 1959؛ ازبرنّایی، استالینبد، 1957؛ اثرهای منتخب، دوشنبه، 1962؛ دیوان، دوشنبه، 1971.
دبیات: تبراف س. ، متریالها عاید به آموختن ادبیات ساویتی تاجیک، استالینآباد، 1948؛ ه ا م آ ن مؤلف، پیرو سولیمانی، دوشنبه. 1962؛ آچیرک استاری تدجیکسکایی ساویتسکایی لیتیرتورы، مسکو، 1961.