پدرشاهی، یک شکل معمول مناسبتهای جمات ابتدایست، که ضمن آن در خواجگی، چمعیت و عایله مرد حکمفرمایی میکند. در نتیجة ترقّی قوّههای استحصالکننده و افزودن حاصلناکی محنت در همة ساحههای خواجگی جماعه ابتدایی: دهقانی، چارواداری، شکار و ماهیگیری پدرشاهی به عمل پیوست. ترقّکیات استحصالات باعث اوج گرفتن مبادله و پیدا شدن مالکیّت خصوصی گردید.
مرد زن را از استحصالات دور و پابند خانه کرد. برای پدرشاهی شجرة خویش و تباری از طرف مرد، برهم خوردن یگانگی خواجگی اولاد، گذرش از نکاح گ و-روحی به ماناگمیه، در قبیلة مرد مسکن گرفتن زن خاص است. منبعد، مناسبتهای پتریرخلی در نتیجة افزودن نابرابری مادّی، پیدایش غلامداری ابتدایی و صنفها مستحکم گردیدند.
در باب موقع پدرشاهی در تاریخ جمعیت در طول عصرها بحث میرفت. نظریة ازلی بودن پدرشاهی در جمعیّت انسانی نفوذ کلان پیدا کرده بود. افلاطون و ارسطو نیز همین عقیده را دستگیری مینه-مودند. عصر 19 این عقیده را گ. مان حمایه نمود. سالهای 1860-70 اوّل ا. بخافین، بعد ل. گ. مارگن عقیدة ازلی بودن پدرشاهی را رد نمودند. نکتههای اساسی عقیدة مارگن را فریدریخ اینگیلس دستگیری کرد و انک-شاف داد؛ آنها را قسم زیاد عالمان ساویتی قبول نمودند. امّا بعضی اتنوگرافهای برجوزی پیرو نظریة ازلی بودن پدرشاهی میبا-شند.
دبیات: اینگیلس فریدریخ، پیدایش عایله، مالکیّت خصوصی و دولت، کرل مرکس، فریدریخ اینگیلس، اثر مندرجة جلد 2، دوشنبه، 1965؛ مارگن ل: گ. ، دریونیی آبشیستوا، پیریواد س انگلییسکاگا لنینگراد1934.