معلومات آخرین
Home / علم / پاستپازیتیویزم

پاستپازیتیویزم

پاستپازیتیویزم (از لاتینی post-پس، بعد و پازیتیویزم) ، رویییست در ساحة متدلوژیه و منطق علم معاصر، که ضمن بازدید انتقادی فلسفة پازیتیویستی سالهای 60 عصر ما تشکّل یافته است. نمایندگان آن ت. کن، م. پالین، پ. اچینشتیین، پ. فیییربیند، س. تولمین، x. پتنام بر خلاف پازیتیوستان منطقی، که دانشهای انسان را همچون یک مجموع تغییر‌ناپذیر و فرارسیدة مفهومها قلمداد کرده، از آموزش تشکّل و ترقّی این مفهومها صرف نظر کرده‌اند، محض اندیشة متدلوژی تاریخ علم را به مدّ نظر گذاشته‌اند (در این بابت مخصوصاً ت. کن خذمت کلان کرده است). در ضمن این پاستپازیتیویزم یک قطار پروبلمهای مهم متدلوژی را (از قبیل انکشاف و تغییر مندرجه و تعریف سمانتیکی اصطلاح و مفدومهای علمی، تناسب مفهومها و نظریه‌، ساخت کانسیپتولی زبان­های علمی و عرفی، قیاس نظریه‌های استثنایی یا التیرنتیوی، مناسبت نظریه‌ به تجربه و غیره) به میان آورد. نمایندگان رویة مذکور به طور قطعی نباشد هم، تا اندازه‌ای از دایرة نوپازیتیویزم برآمده، به درک جهت اجتماعی تشکّل نظریه‌های علمی گرداخته‌اند.

قیدة متدلوژی فیییربیند، پیش از همه، از آن جهت محدود است، که او زبان را از جملة پدیده‌های اجتماعی و تاریخ نمی‌داند. زبان را از عملیة جمعیّتی جدا کرده فیییربیند به خلاصة نادرستی گناسیالاگی می‌آید. از طرف دیگر، وه‌ای به کنت پیروی نموده، می‌گوید، که فکت ناوابسته به این و آن نظریه‌ عموماً وجود داشته نمی‌تواند. راست است، که در یک اصطلاح به سیستم مویین دانشها، یعنی به کانتیکست نظریه‌ی مربوط است و این جهت مندرجة همان یک مفدم در داخل نظریه‌های متفرّقه گوناگون است. در پراسیسّ گذشتن از یک نظریه‌ به دیگر نظریه‌ اصطلاحها حتماً مضمون خود را تغییر می‌دهند. لیکن از این دلیل هرگز برنمی‌آید، که یک نز­ریه به دیگر نظریة علمی هیچ مناسبتی ندارد و یا هیچ نبا­شد قابل مقایسه نیست. وارثیت و روابط نظریه‌ها را اعتراف نکرده و جهت انکار را در انکشاف دانشهای علمی به تو­ر مطلق معنیداد نموده، بعضی نمایندگان پاستپازیتیویزم (کن و دیگران) راست به ریلیتیویزم فلسفی می‌آیند.

دیگر پاستپازیتیوستان نیز با وجود بعضی نکات جالب دقّتی، که در نوشته‌های خود بیان نموده‌اند، مسئلة تشکّل و ترقّی دانش علمی را به طور باید و شاید حل کرده نتوانستند. چنانچه، س. تولمین انکیشا­ف علم را به صورت انکشاف ذات بیولوگی درآورده، در نتیجه یگان جهت مهم ترقّیات دانش را آشکار کرده نتوانست. پراب­لیمة وارثیت و رابطة نز­ریّها را فقط ضمن تحلیل دیالکتیکی انکشاف مفهوم (تغییراتهای صفتی و مقداری آن) حل کردن ممکن است. صرف نظر از محدودیّتهای فلسفی کانسیپسیة متدلوژی پاستپازیتیویزم جالب دقّت است. پاستپازیتیوستان معرفت را همیشه در انکشاف، در جریان یکدیگر را عوض نمودن نظریه‌ها و در مبارزة عقیده‌های متضاد می‌بینند. پاستپازیتیوستان اینچنین عامل مهم بودن معرفت نظری را در قیاس آن به دانش تجربوی اعتراف می‌نمایند. مبارزة متدلوژی آنان (مخصوصاً ت. کن، فیییربیند، پ. اچینشتیین) بر ضد احکامپرستی در علم و فلسفه در کار برطرف ساختن باقیمانده‌های پازیتیویزم منطق خالی از ارزش نیست.

د .: کن ت. ، ستروکتوره نوچنыخ روالیوتسیی، پیر. س انگل. ، م. ، 1977؛ سترّس-توره ا رزویتی نوک، پیر. س انگل. ، م. ، 1978؛ شوыریف و. س. ، ایمپیریچیسکایی ا تیاریتیچیسکایی و نوچنام پااننی، م. ، 1978؛ feyerabend ر. ک. ، explanation، re­duction and emprlclsn. «minnesetta studies fin the philosophy of science»، . vol. 3، min­neapolis، 1962؛ خم آن م و ا یل. . aga­inst mefhod. outline of an anarchistic the­ory of knowledge-in: minnesotta studies in the phliosophy of science. vol. 4. minneapolis 1970.

ج. شمس‌الدّیناو.

Инчунин кобед

سفر

سفر (عربی-تهی، خالی) ، ماه دوّم سالشماری قمری هجری، که از 30 روز عبارت است. …