پاکچی، یکی از سه دولت کاریّه (پ. ، کاگوریا، سیلّه) ، در اوّلهای میلاد در نتیجة پراکندهشوی مناسبتهای جماعه ابتدایی بنک قبیلههای مخن، که در قسم مرکزی و جنوب و غربی نیمجزیرت کاریّه مسکن بودند، به وجود آمده است. سالنامههای کاریّه در پاکچی به ووود آمدن قانونها (مثلاً، قانون حفظ ملک خصوصی) و منصبها را به عصر 3 نسبت میدهند. تشکّل ندسترایکة دولتی، ظاهراً، در نیمة دوّم عصر 4. به اتمام رسیده است. بودائیه نیز همچون دین رسمی در پاکچی همای وقت جاری گردید (سال 384). عاید به خرکتیرت اجتماعی و اقتصادی دولت پاکچی فکر یگانهای نیست. ظاهراً، در پاکچی زمین مالکیّت دولت بوده، اپپرت دولتی استحصالکنندگان را نیتیسمار میکرده است. آنها مجبور بودند انداز دهند، زحمت کشند و خذمت مجبوری حربی را ادا کنند. استثمار اسیران حربی به غلام تبدل دادشده نیز ظاهراً رل مویینی میبازید. از آخر عصر 4 مناسبت پاکچی با کاگوریا، که میخواست ملکهای جنوبی را ضبط کند، تیز و تند شد. پاکچی بعد موفقیّتهای موقتی حربی شکستهای سخت خورد و ملکهای در کاریّه مرکزی داشتة خود را از دست داد. پایتخت پاکچی از خنسان (حاضره کونچ و) اوّل (سال 475) به اپچخان (حاضره کانچ و) ، بعد (538) به سابور (حاضره پوë) کوچانیده شد. جنگهایی، که عصرهای 5-7 با همسایگان پراقتدار، خصوصاً با سیلّه برد، پاکچی را بسا ضعیف گرداند. ارمیة دیلت سیلّه و سلالة خیتایی تن سال 660 پایتخت پاکچی را اشغال نمود. تیرّیتاریة پاکچی به تصرّف حاکمیت استیلاگران تن گذشت. در آخر عصر 7 ملکهای پاکچی به حقت دولت متّحدة سیلّه داخل کرده شد.
مدنیّت پاکچی به انکشاف مدنیّت ژاپن اوّلهای عصرهای میانه تأثیر نمایانی رساند.