معلومات آخرین
Home / علم / ازادی اراده

ازادی اراده

آزادی اراده، کتگوری فلسفییست، که موافق آن امسال در حلّ مسئله‌های مختلف آزاد بوده، موافق صلاحدید خود عمل می‌کند. بحث و مناظره‌های تیز و-تندی، که در اطراف این مسئله از زمان سقراط این جانب دوام دارند، به اهمیت حیاتی داشتن آن گواهی می‌دهند. در شرح آزادی اراده دو جریان فلسفی از یکدیگر فرق می‌کنند: دیتیرمینیزم (سبه-بیت اراده را اعتراف می‌کند) و اندیتیرمینیزم (سببیّت ارا­ده را انکار می‌کند).

تعلیمات فلسفی دیتیرمینیزم از روی شرح آمیهایی، که باعث عملیاتهای ارادوی، می‌گردند، باز به دو تقسیم می‌شود: دیتیرمینیزم میخ­نیک (ب. سپینازه، ت. گابّس) و پسی­خالاگ (ت. لپپس). تعلیمات ا. فختی و م. ف. می‌ن دی برن نمونة این دیتیرمینیزم بیشتر باثبات می‌باشد. امّا در تاریخ فلسفه بیشتر تعلیماتهای آمیخته و ایکلیکتیکی معمولند، که نکته‌های مختلف را افاده می‌کو­نند. دئالیزم ا. کنت از همین قبیل است.

موافیق عقیدة کنت انسان چون وجود عاقل در عالم دانستشونده دارای آزادی اراده است. و­لی در عالم تجربه، که در آن ضرورت طبیعی حکمران است، او در انتخاب خود آزاد نیست، اراده‌اش از سببی وابستگی دارد. تأثیر این عقیده در تعلیمات ف. شیلّینگ هم مشاهده می‌شود: وه‌ای از یک طرف، آزادی را ضرورت باطنی می‌داند، از طرف دیگر، خصوصیت خودینتیخابی فعالیّت نخستنی اراده را اعتراف می‌کند. گ. گی­گیل آزادی اراده را نه به آدم، بلکه به «روح جهانی» نسبت می‌دهد، که آن فهمش «صاف*-ا آزادی اراده را تجسم می‌کند.

در فلسفة برجوزی آخری  عصر 19 و عصر 20 در شرح آزادی اراده تمایلهای اندیتیرمینیزم والیونتری و پیرسانلی موقع خاص دارند. به این گروه دستور پازیتیوی را داخل کر­دن ممکن است، که برای از این مسئله صرف نظر کردن می‌کوشید. مثلاً، در تعلیمات ا. بیرگ­سان در دو تمایل مخلوط می‌گر­دند. و. ویندیلبند حادثه‌های ارادوی را در یک مورد عملیات سببناک و در مورد دیگر ام­لیات آزادانه می‌داند. ایکیستینسیلیزم اتییستی (ج. پ. سرتر، م. خیدیگگیر) نیز آموزش آزادی اراده را مسئلة مهم می‌داند. موافق این تعلیمات آدم توسّوم آزادی مطلق بوده، به عالم بیرونه مقابل است. در این جا آزادی اراده به خودیرادگی تبدل می‌یابد.

در تعلیماتهای دینی تییستی مسئلة آزادی اراده در روحیة خودمویینکنی آدم نیسات به خدا تحقیق می‌شود. حتّی مفهوم آزادی اراده، که ایتیکة دینی بی آن شده نمی‌تواند، با مفهوم «فیز» و سر-نوشت مخالفت دارد. کوشش حلّ این ضدیت باعث پیدایش جریانهای دینی و فلسفی موخت­لیف گردیده است (مثلاً، تامیزم و مالینیزم در کتالیتسیزم، کلوی­نیزم و ارمینینچیگی در پراتیس­تنتیزم). نوعهای اشدیترین تعلیمات دینی و دیتیرمیویستی در بارة سرنوشت، که وابستگی مطلق شخصیت انسان را از قوّه‌های فوق‌البیطعی، ارادة الهی ترغیب می‌کند، با همراهی دیتیرمی­نیزم ناتورالیستی و اعتقادهای گوناگون به قضا و قدر شکلهای اساسی تعلیمات فتلیزم می‌باشند.

ازادی اراده در افکار فلسفی و اخلاقی و مذهبی فارس و تاجیک نیز یکی از مسئله‌های مرکزی و مشکلپیسند به شمار می‌رفت. فیلسوفان و متفکّران پیشین همچون نماینده‌های مکتب و رویه و فرقه‌های گوناگون در حلّ مسئلة آزادی اراده موقعهای مخالف را اشغال کرده‌اند.

در این بابت تأثیر اس­لام همچون ادیالوژی حکمران و قرآن، که آزادی اراده را به طور مخالف معنیداد می‌کردند، نیز زیاد است. در فلسفة عرب و فارسی‌زبان مسئلة آزادی اراده را بار اوّل اهل مورجیّه به میان گذاشتند. محور بدیعی دو جریان مخالفموقیع-جبریه و قدریّه را محض آزادی اراده تشکیل می‌داد. جبریان آزادی اراده را مطلقاً انکار کرده، مختاری انسان را در انتخاب راه و طریق زندگی نمی‌پذیروفتند. قدریه، برعکس آزادی اراده و صاحب‌اختیاری انسان را کاملاً اعتراف نه-موده، او را به نتیجة فعّالیّتش مسئول می‌دانست.

تمایولات جریانهای مذکور را در حلّ مسئلة آزادی اراده منبعد معتزلیه و اشعریه دوام داد. اساس‌گذار موعتزلیه واصل ابن عطا در اساس اعتراف عدالت خدا صاحب‌اختیاری انسان را پذیرفته، سرنوشت را انکار نمود.

به قول جلال‌الدّین رومی «معتزله می‌گویند، که خالق افعال بنده است و در فعلی، که از او صادر می‌شود، بنده خالق آن فعل است» (جلال‌الدّین رومی. فیهی ما فیهی. تهران 1330، سال 200). اشعریان همچون طرفداران تعلیمات جبریه به مقابل معتزلیه برآمده، آزادی اراده و صاحب‌اختیاری انسان را در اعمال و کردار او به کلّی رد می‌کردند.

به قول اساس­‌گذار اشعریه ابوالحسناشعری فعالیّت انسان مطلقاً به ارادة آلله وابسته است. مبارزة مذکور غایوی بالاخره با غه-لبة اشعریان انجام یافت، امّا بحث در پیرامون مسئلة آزادی اراده در عصرهای منبعد نیز در تعلیمات عمر خییام، جلال‌الدّین رومی، نصیر‌الدّین طوسی، حافظ شیرازی، علی همدانی، هوسین واعظ کاشفی، احمد دانش و دیگران ادامه‌ یافته است.

فلسفة مارکسیستی دیالکتیکة آزادی و ضرورت را اساس شرح مسئلة آزادی اراده می‌داند.

دبیات: اینگیلس فریدریخ، انت-دیورینگ، دوشنبه، 1975؛ لنین ولاديمير. الیچ، دفترهای فیلا­سافی، اثرهای، جلد 38.

دبیات: آ د ا ل آ و ن. . جهان‌بینّ جلال‌الدّین رومی، دوشنبه 1964؛ تورسوناو ا. ، ایخیای عجم، جرنل «صدای شرق»، 1982، ش 1، 5؛ دینارشایف م. ، فیلاسافیه ناصرالدّینه توس. دوشنبه،        1969؛ ب ارتیلس ا. ه. ازبرنّыی ترودы. سو­فیزم ا صوفییسکیه لیتیرتوره، مسکو، 1965؛ ناویکاو ک. ا. ، سواباده وال ا مرک­سیستسکیی دیتیرمینیزم، مسکو، 1981.

Инчунин кобед

سفر

سفر (عربی-تهی، خالی) ، ماه دوّم سالشماری قمری هجری، که از 30 روز عبارت است. …