عارف چایابی عبدالله (1882، چایاب افغانستان-1944) ، شاعر افغان. از عایلة تاجر. در مدرسة زادگاهش تحصیل علم کرده است. در کارهای سودا به پدرش یاری داده، به شهرهای بخارا، خوقند و غیره مسافرت کرده است. عارف چایابی با اهل علم و ادب شهرها آشنایی پیدا کرده، در مخفیلهای بیدلخوانی اشتراک نموده است.
شیعرهای اوّلینش را، که در موضوع عشق بودند، به وزن هجا گفتست. در سالهای 20-30 عارفی چایابی هادیم فعال جمعیّتی افغانستان گردید. به فعالیّت اجتماعی و سیاسی رو آوردن عارف چایابی به تأثیر غلبة روالوتسییی کبیر سوسیالیست اکتبر مربوط بود.
اریف چایابی و چند تن از روشنفکران انجمنهای تازهای برپا کرده، مسئلههای مبارزه با قفامانی اجتماعی، اقتصادی و مدنی کشور را محاکمه میکردند. شعرهای عارف چایابی در مبارزه بر ضد بیسوادی، جهل و خرافات، استبداد فئودالی و امپریالیزم موقع کلان داشتند. منظومة «زندگینامة امیر امانالله» (علّتهای جمعیّت آنروزه در این اثر بیامان فاش شدهاند) و مثنوی «یوسف و زلیخا» از جم-لة تألیفات به میراث ماندة عارف چایابی میباشند.