عارف محمّدشریف (سال تولد و وفات نامعلوم) ، شاعر و مورخ نیمة دوّم عصر 18 و اوّل عصر 19 تاجیک. در موضع آغانقی بخارا به دنیا آمده است. در مدرسه تحصیل کرده، علمهای رسمی زمانش را آموخت. اوّل در اخد امیر شاهموراد (1785-1800) و بعد امیر هیدر (1800-27) به صفت واقعهنگار دربار خذمت کرده است. از عارف دیوان غزلیات و یک اثر تاریخ با عنوان «تاج-ات-تواریخ» باقیست.
هجم دیوان عارف را واضح («توقفت-ال-احباب فی تذکرهت-ال-اصحاب») «قرپب 3000 بیت» گفته است، ولی تا به دست ما نه بیشتر از 1000 بیت رسیده است. دیوان عارف با مضمون و مندرجة غایوی و بدیعی خود جالب دقّت بوده، در آموختن ماهیت و خصوصیتهای ادبیات آخر عصر 18 و اوّل عصر 19 منبة پرقیمتیست. در شعرهای عارف بعضی واقعات دربار، رویدادهای ناخوش آن زمان انعکاس یافتهاند. در یک شعرش چنین توفته است:
ز اشک دلخراش جانگدازم شعله میجوشد،
به رنگ قطرة خونی، که از چشم کباب افتد.
چ و گوهر از وطن آواره دارد سافتابعان را،
یلاخا، در غماباد خوادیس انقلاب افتد.
«تاج-ات-تواریخ» عارف در آموختن حیات اجتماعی و سیاسی و تاراجگریهای دورة امیر شاهموراد و امیر هیدر سرچشمة پرقیمت تاریخیست. نسخة دیوان عارف در کتابخانة انستیتوت شرقشناسی آکادمی فنهای ریسپوبلیکة ساویتی سوسیالیستی ازبکستان، «تاج-ات-تواریخ» در ذخیرة دستنویسهای شرقی آکادمی فنهای ریسپوبلیکة ساویتی سوسیالیستی تاجیکستان محفوظ است.