الدریج (aldridge) جییمس (تولد 10. 7. 1916، ایت-هلس، ویکتاریه، استرالیا) ، نویسنده و خادم جمعیّتی انگلیس. در کالج سودای میلبورن خوانده است. سال 1938 به انگلیه کوچید. فعالیّت جرنلیست، که به آن وسیله به بسیار فرانتهای جنگ دوّم جهان (1939-45) رفته است، به آلدریج چون مکتب تجربة حیات و مهارت خذمت کرد.
ریپارتجهای بدیعی («سرود کوکز»، 1942) ، رمانها («کار شرف»، 1942؛ «عقاب بحری»، 1944) و سلسلة ناویلّههای او (کتاب «در بارة آدمان بسیار»، 1946) قهرمانی مقابلت خلقی و آن دگرگونیهای را، که در نتیجة غلبة عالمشمول تاریخی بر فاشیزم به عمل آمدند، انعکاس نمودهاند.
الدریج برای صلح و پستشوی شدّت بینلخلقی پیوسته مبارزه میبرد (رمان «دیپلمات»، 1949؛ مدال طلایی صلح، 1953) ، همچون ادیب مبارزة ملّی-آزادیخواهی خلقهای مز-لوم را دستگیری میکند («قهرمانان افقهای صحرایی»، 1954؛ «نمیخواهم، که او بیمیرد»، 1957، ترجمة تاجیکیاش 1966؛ «مترود آخرین» 1961؛ «سییاد»، 1960).
در ایجادیات آلدریج موضوع اتّفاق ساویتی موقع کلان دارد. او پراسیسّ موباریزة تیز و تند ایدئولوژی بین جهان کاپیتالیزم و سوسیالیزم را روشن تصوّر میکند (دلاگیة «فرزند سرزمین بیگانه»، 1962؛ «بازی خوفناک»، 1966). کیتاب «قاهره»، سلسلة ناویلّههای اوسترلی («پسربچهای از ساحل جنگلی»، «faلبة پسربچة ساحل جنگلی»، «اکّة پدرم» و غیره) ، پاوست «برادرم تام» (1966) ، مجموعة حکایههای سالهای گوناگون «طلا و ریگ» (i960) ، که“دیویم آخرین» را دربر گرفته است (از روی این اثر سال 1959 کینیمتاگرفستان ساویتی فیلمی آفریدند) ، «قفس نهنگ»، «مسخربازی در عملیات حربی» (1974) و غیره از گوناگونی رغبت ایجادی او شهادت میدهند. بسیار اثرهای آلدریج به زبان روسی ترجمه شدهاند. او در مطبوعات ساویتی با مقالههای پوبلیسیستی برآمد میکند. آلدریج-دا-رندة مکافات بینلخلقی لنینی «برای مستحکم نمودن صلح بین خلقها» (1973).