آیینة اسکندر، آیینة سیکندری، آیینة ا س ک ا ن د ا ریه، یکی از آبرزهای بدیعی معمول در نظم و نثر فارس-تاجیک. با نامهای «آیینة گیتینما»، «آیینة جهاننما» نیز وامیخورد. مراد از آیینة اسکندری آیینهای است، که موافق روایتها ارسطو ساخته، به منارة بهری شهر اسکندریه نصب کرده بوده است.
در آن نه گردو اطراف شهر اسکندریه و کشتیهای به شهر نزدیکشونده از مسافة صد میل نمودار میشدند. شبی پاسبانان در غفلت ماندند و فرنگیان آیینة اسکندری را به بهر پرتافتند و به اسکندریه هجوم آوردند. بعدتر ارسطو آن را از آب بیرون آورد و به جای پیشترهاش برقرار ساخت. در ادبیات عصر میانگی فارس-تاجیک تعبیر آیینة اسکندری خیلی زیاد دچار میشود. حافظ در بیت مذکور آن را به جام جم مانند میکند:
اینة سیکندر جام جم است، بنگر.
تا بر تو عرضه دارد اخوال ملک دارا
با همین نام («آیینة اسکندری») امیر خسرو دهلوی در پیروی «اسکندرنامه» نظامی گنجوی داستانی آفریده است.