ایلة زبانها، مجموع زبانهای خویش، که از یک زبان مبدأ به وجود آمدهاند. مثلاً، زبانهای اسلاوینی، بلتی، هندی، ایرانی، ژرمنی، رمانی، ارمنی و غیره زبانهای خویش شده، عایلة زبانهای هندویوراپایی را (نگرید زباندای هندویوراپایی) تشکیل میدهند. مقدار عایلة زبانها در ادبیات علمی هر خیل (20 و از آن زیادتر) قید شده است. زبانهای هندویوراپایی، سامی و حامی، کوکزی، فن و اگاری، ترکی، مله و پالینیزی و غیره عایلة زبانهای کلان دنیا میباشند.
ادتن، عایلة زبانها به گروههای نسبتاً خرد-شاخههای زبانی جدا میشوند. مثلاً، زبانهای ایرانی، اسلاوینی، ژرمنی، هندی و غیره شاخههای عایلة زبانهای هندویوراپایی، زبانهای متروک مصری قدیم، قوبتی، کُشیتی، چدی و غیره شاخة عایلة زبانهای سامی و دامی را تشکیل میدیدند. هر یک شاخة زبانی، چون قاعده از یکچند زبانهای به هم نزدیک عبارت میباشد.
چونانچ، به شاخة زبانهای ایرانی عایلة زبانهای هندویوراپایی گروه زبانهای شرقی و غربی ایرانی داخلند. امّا زبانهای جداگانه نیز دستند، که یک شاخة مستقل عایلة زبانها را تشکیل میکنند (شاخههای البنی و ارمنی عایلة زبانهای هندویوراپایی). درجة خویشی شاخههای زبانی عایلة زبانها در یک پایه نیست. در بین بعضی شاخههای زبانی تفاوت زیاد به نظر نمیرسد.
مما اکثر شاخهها از هم چنان دور رفتهاند، که مویین نمودن خویشی آنها با راه تدقیق موقای-سوی و تاریخی میسّر میگردد. مثلاً، در داخل عایلة زبانهای هندویوراپایی شاخة ایرانی و هندی، اسلاوینی و بلتی به هم نزدیکند. بنا-بر این آنها را زبانهای هندوارانی و بلتوسلوینی نیز مینامند. به همدیگر نزدیک بودن یا فرق زییاد پیدا کردن زبان و لهجههای عایلة زبانها به محیط جغرافی، تقدیر تاریخی صاحبان زبان، درجة تأثیر متقابل آنها، ساخت دولتداری و غیره وابسته است.
تفاووت و مانندی زبانها در داخیل عایلة زبانها به تاریخ زبان مبدأ نیز سخت مربوط است. زبانهایی، که در گذشتة نزدیک از زبان مبدع جدا شدهاند (مثلاً، بسیار زباندای عایلة زبانهای مله و پالینیزی، اگر چه از هم در مسافة خیلی دور جایگیر شده باشند هم، مبادلة افکار در بین نمایندگان این زبانها به آسانی میسّر میگردد) ، به همدیگر خیلی مانندند. زیاد بودن تفاوت بین زبانهای به هم خویش، برعکس نشان میدهد، که به شاخهها جدا شدن زبان مبدأ در زمان خیلی قدیم به وقوع پیوسته است.
زبانهایی نیز موجودند (زبان بروشسکی، بسکی، ژاپنی، شومیری و غیره) ، که به کدام عایلة زبانهاتهالّوق داشتنشان را علم زبانشناسی تعیین نکرده است. از اوّل پیدایش زبانشناسی مقایسوی مسئلن به هم مانند بودن عایلة زبانهای چوداگانه به میان آمد. مثلاً، بعضی عالمان عایلة زبانهای فن و اگاری و آلتایی را به عایلة زبانهای اورالی و آلتایی متّحد میکنند و تمام زباندای ترکی و مغولی، تنگوس و منجوری و حتّی زبان کاریی را به آن همراد میدانند.
هادیسة به هم مانند بودن عایلة زبانهای فن و اگاری و هندویوراپایی هم از طرف نمایندگان زبانشناسی مقایسوی بیان شوده است. در سالهای آخر زبانشیناسی مقایسوی در بسیار ساحهها (زبانشناسی آلتایی، کرتویلی، سامی و حامی و غیره) به دقیق و عمیق آموختن زبانهای مبدأ عایلة زبانهای جداگانه موفق شده است.
در نتیجه، عالمان در اساس مقایسة زبانهای مبدأ عایلة زبانهای گوناگون فرضیة در زمان خیلی قدیم از یک زبان مبدأ (فرضیة «زبانهای ناسترتی-«زبانهای خویش») پیدا شدن یکچند عایلة زبانهای کلان را به میان گذاشتهاند. از روی فرضیة مذکور عایلة زبانهای هندویوراپایی، سامی و حامی، اورالی و آلتایی، کرتویلی، درویدی و غیره گویا به هم خویش بوده، قرابت زیادی دارند.
دبیات: م ا ی ا ا. ، وّیدینی و سرونیتیلنایی ازوچینی اندایوراپییسکیخ یزыکاو، مسکو- لنینگراد، 1938؛ آرنسکیی ا. م„ وّیدینی و ارنسکویو فیلالاگی و، مسکو، 1960؛ دیکاناو ا. م. ، یزыک دریونیی پیریدنیی ازی، مسکو، 1962؛ الدیچ-س و ا ت ا چ آ. م. ، آپыت سرونینیه ناسترتیچیسکیخ یزыکاو، تام 1-2، مسکو. 1971-76؛ آسناوы ارنسکاگا یزыکازننیه. دریونییرنسکی یزыک، مسکو، 1979؛ آسناوы ارنسکاگا یزыکازننیه. سریدنییرنسکی یزыک، مسکو، 1982.