آدمیت، صفت اخلاقییست، که در مناسبتهای هرروزة آدمان گمنیزم را افاده میکند، آدمیت یک قطار صفتها-خیرخواهی، احترام آدمان، جاننثاری برای منفعت دیگران، اینچنین انساندوستی، خاکساری، راستکاری، صمیمیت و غیره را دربر میگیرد. آدمان در روحیة آدمیت تربیه مییابند.
ادمیت وابسته به خصوصیت مناسبتهای جمعیّتی تغییر مییابد. در جمعیّتهای استثماری صنفی، که خر کس برای استثمار شخص دیگر میکوشد، در مناسبتهای بینیهمدیگری آدمان بیرحمی و ظالمی حکمفرماست. آدمیت در این گونه جمعیت اساساً خاص اهل میخنت است. در ایجادیات رودکی، حافظ، سعدی، هلالی و دیگر آدمیت جزء اخلاق باطنیست.
تن آدمی شریف است به جان آدمیت.
نه همین لباس زیباست نشان آدمیت.
(سعدی)
لامت اساسی آدمیت از شر دور و خیرخواه عامّه بودن، نسبت به دیگران نکتهگیری نکردن، «روز ذلت فروتنی کردن» است.
ادمیت چیست؟ خود را دور از شر داشتن،
خیرخواه خلق بودن، نفع بیزر داشتن. (اسیری)
ادمیت همچون صفت نجیب انسانی در ضمن موبارزة به مقابل بیعدالتی اجتماعی و شرایط ضدگومنیستی خیات پرورش مییابد. تنها در زمان سوسیالیزم برای به طلبات حتمی اخلاقی تبدل دادن آدمیت، که به خمه ساحههای حیات جمعیت و آدم منسوب باشد، زمینههای ابژکتیوی موهییا میشود.
در جمعیّت سوسیالیستی کردار بیرحمانه، همچون ظهورات گذشته ظاهر شده، با افکار عموم محکوم کرده میشود. برای ظهورات جاهلانة بیرحمی و ظالمی (زوری، اوباشی و غیره) از روی قانون جزا میدهند.