معلومات آخرین
Home / مدنیت و صنعت / نیزامی گنجوی

نیزامی گنجوی

نظامی گنجوی ابو‌محمّد الیاس ابن یوسف (1141، شهر گنجه، خهزیره کراواباد آذربایجان-1209، همان جا) ، شاعر و متفکّر آذربایجانی، یکی از استادان مسلّم شعر فارسی. تمام آثارش را به فارسی نوشیته است. خاندان نظامی گنجوی از طبقة میانة اهالی شهر گنجه بود. برمحل از پدر یتیم مانده، به تربیة مادرش افتاد. زندگی نظامی گنجوی بعد سر پدر وزنین بود؛ با شاهی‌بافی روز می‌گذراند. او از علمهای زمانش-فقه، کلام، فلسفه، هیت، جغرافی، نجوم، ریاضیات، طبّ، کیمیا بهره‌مند گردیده، از جوانی به شعرگویی پرداخته، در بین اهل ادب  اعتراف پیدا کر­ده بود.

نیزامی گنجوی تمام عمر در گنجه زیسته، از شاعران زمان با خاقانی شیروانی دوستی داشت. اثر مشهور او «خمسه» از پنج مثنوی کلان عبارتست: «مخزن-ال-اسرار»   (1173-1180) ، «خسرو و شی­رین» (1180-1181) ، «لیلی و مجنون» (ختم 24 سپتامبر 1188) ، «هفت پیکر» (ختم 31 ژوئن 1197) ، «اسکندرنامه» (1199-1201) ، که دو قسم دارد: «شرفنامه» و «اقبالنامه». از دیوان اشعار نظامی گنجوی، که به قول دولتشاه سمرقندی دارای 20 هزار بیت بوده است. غزلها و مقطّعات پراکنده باقی مانده است. مثنوی اوّلین «خمسه» نظامی گنجوی «مخزن-ال-اسرار» داستان اخلاقی فلسفیست، که آب و رنگ صوفیانه دا­رد. نظامی گنجوی این داستان را همچون نظیره به مثنوی «حدیقت-ال-حقیقه» سنایی گفته است. ولی نظامی گنجوی قالب معمولی نظیره‌نویسی را شکسته، مثنوی خود را در بهر نو-سریع نوشت (مثنوی س­نایی در بهر هفیف انشا شده است) ،  ک پس از او این وزن در داستان‌نویسی معمول گردید. شاعر روش تازه و مضمون نو این اثر را در اوّل مثنوی مخصوصاً تأکید می‌کند. «مخزن-ال-اسرار» از مقدّمة مفصل و 20 مقاله عبارت بوده، مسئله‌های مهمّ اجیتیمایی، فلسفی و اخلاقی را دربر می‌گیرد.

برای اثبات فکر، بیان مقصد ضمن هر یک باب نظامی گنجوی هیکیایتها آورده است، که گرچندی از جهت مضمون و مندرجه از انعه نه‌های زمان فئودالی عاری نیستند، به حمایه حقوق اهل محنت و بر ضد ظلم ظالمان روانه شده‌اپد. در این مثنوی نظامی گنجوی برعکس شاعران دربار، که در اثرهایشان کلمه و عباره‌های وزنین و قمیصتیعمال را استفاده می‌بردند، به زبان سیرابورنگ و مقال و مثلهای خلقی رو آورده است. مثنوی «خسرو و شیرین» اثر رمانتیک بوده، از عشق خسرو شاهزاده و شیرین صاحب‌جمال حکایت می‌کند. این داس­تان به نام شمسودّپن محمّد چهانپهلوان الدیگیز-حکمران گنجه (1174-1186) نظم شده است. امّا در خاتمة داستان نام توغرول ابن ارسلان (1177-1194) و نام قی­زیل.

رسلان (1185-1191)-حکمرانان سلچوقی نیز یادآوری می‌شود. شاعر این داستان را چندین بار تحریر و تکمیل کرده است. سیوجیت «خسرو و شیرین» در کتابهای «ال-محاسن و-ال-اضداد» جاحظ، «شاهنامه» سالیبی و «شاهنامه» فردوسی نقل یافته است. این قصّه در زمان نظامی گنجوی در فلکلور خلقهای ایران و آذربانجان نیز انتشار یافته بود. این داستان، که از 6500 بیت عبارت است، به سه قسم تقسیم می‌شود. 1) مقدّمة عنعنویی، که بابهای در حمد خدا و نعت پیغمبر، یادآوری سلطانی، که

داستان به او بخشیده شده است و سبب نظم داس­تان را دربر می‌گیرد. 2) قصّة مواشقت خسرو و شیرین و واقعه‌های سیاسی و اجتماعی، که به خیس­رو علاقه‌مند است. 3) خاتمه. در این قسم بابهایی داخل شده‌اند، که خصوصیت پندوخلاقی و حسب‌حالی دارند.

ینچونین پیش پادشاهی، که کتاب به او بخیشده شده است، نظامی گنجوی ارز و نیاز خود را می‌برد. بعضی بابهای «خاتمه» ، از مسئله‌های دینی فلسفی بحث می‌کنند. قهرمانان اساسی داستان خسرو، شیرین و فرهاد می‌باشند. خسرو جوان سالم و خوبرویی باشد هم، رفتار ناشایسته ظاهر می‌نماید؛ او در جوانی هنگام سیاحت به ایش و نوش داده شده، با رکابیانش کشتزار دهقانی را خراب کرده، از پدرش خرموز جزا دید؛ او از عهدة دولتداری هم نبرآمد؛ به مقابل عصیانگران با سروری بهرام چوبینه ایستاده‌گری کرده نتوانست، کشور را ترک گفت، به عشق‌بازی مشغول شد؛ به فرمان شیرین اعتبار نداد، به نزد قیسر رم رفت، با شرط به دختر او خانه‌دار شدن از وه‌ای لشکر و یاری مادّی گرفت؛ با قوّة رومیان دوباره به تخت نشست، از جهت معنوی به دولتی بیگانه تابع گردید. خسرو در راه عشق هم استوار نیست: او عاشق شیرین بوده، امّا به دُخت­ر قیسر رم مریم خانه‌دار شد؛ همچنین در اصفهان با شکر نام دختری عشقورزیها کرد. خسرو در نزد عاشق حقیقی فرهاد عاجز و ناتوان است.

و فرهاد را با راه خیانت می‌کُشد. خسرو مغرور صورت زیبای خود بوده، منفعتهای شخصیش را از منفعتهای خلق و مملکت اولا می‌داند. در کارکتر او غرور و خودپسندی چیز اساسیست. شیرین در بعضی اثرهای تاریخی و روایتهای پیش از نظامی گنجوی آفریدشده کنیز، امّا در داستان نظامی گنجوی شاهدختر تصویر شده است. آبرز شیرین در داستان موقع اساسی دارد. شی­رین هم دختر زیبا و عاقله، هم پادشاه راستکار و عادل می‌باشد. شیرین دل صاف دارد، غرق حسیات اوّل به خسرو دل بسته، عاقبت فریب می‌خورد. نظامی گنجوی در این داستان توسط آبرز شیرین معمّای مرکّب عشقفا به میان گذاشته است. شیرین عاشق حقیقیست. او در دل یک عشق می‌پرورد. از این رو محبّت صمیمانة فرهاد جانفدا را رد می‌نماید. شیرین بری عاشقان در زندگی شخصی را دوست داشته، امّا به محبّتشان جواب سزاوار نمی‌گیرند و یک عمر با خیال عشق اوّل خود عمر به cap می‌برند. نظامی گنجوی عاشق صادق و غمخوار را در آبرز فرهاد تجسم کرده است. برای فرهاد به جز عشق پاک، دیگر چیز قیمتی نیست. او همه را، حتّی جان شیرین خود را در راه عشق قربان می‌کو­ند. فرهاد تمثال فداکار، محنتدوستی و قهرمانیست.

نیزامی گنجوی به واسطة آبرز فرهاد تأکید می‌سازد، که این گونه مردان راستدل و فداکار در شرایط نابرابریهای اجتماعی جمعیّت فئودالی به مقصد خود رسیده نتوانسته، از دنیا ناکام و بی‌مراد چشم می‌پوشند. در داستان «خسرو و شی­رین» مهارت سخنوری نظامی گنجوی به درجة بلند رسیده است. این داس­تان از شاه‌اثرهای ادبیات جهانیست. مثنوی «لیلی و مجنون» یکی از داستانهای شورنگیز نظامی گنجوی می‌باشد. آن 4700 بیت دارد. سیو­جیت اصلی داستان از فلکلور و ادبیات بدیعی عرب آمده است. عالمان-ابن ندیم، ابن قوتیبه، ابوالفرج اصفهانی در اثرهای خود در بارة قصّة «لیلی و مجنون» معلومات داده‌اند. اکثر مورخان و فلکلورشناسان عرب قهرمانان اساسی داستان قیس و لیلی را شخصان تاریخی دانسته‌اند. قصّة عربی «لیلی و مجنون» واریانتهای بسیاری داش­ته، بعد استیلای عرب در ایران و آسیای میانه پهن شد. رودکی، را­بیة بلخی، بابا طاهر عریان و دیگران شاعران به این قصّه اشاره‌ها کردند.

در ادبیات فارس-تاجیک این سیوجیت را بار اوّل نظامی گنجوی به شکل داستان مرتّب ساخت. داستان «لیلی و مجنون» هم از قسم مقدّمة عنعنویی، سیوجیت اسا­سی و خاتمه عبارت است. قسم اسا­سی داستان سرگذشت پرعذاب و عشق پاک و بی‌برار دو جوان را دربر می‌گیرد، که در شرایط حیات قبیلوی و قانون و قاعده‌های آن گرفتار فاجعه سختی شده‌اند. قیس تدریجة از ساخت جمعیّتی برایش نامساعد به تنگ آمده، خود را به دیوانگی می‌زند، با جانوران انس می‌گیرد، نهایت در یاد لیلی جان می‌دهد. لیلی هم آلهة عشق پاک بوده، در فاجعه عشق هلاق می‌شود. نظامی گنجوی در «لیلی و مجنون» به جز ترنم محبّت پاک، باز عاید به تربیة فرزند فکرهای مهمّ پندوخلاقی نیز بیان کرده است.

شایر در مسئلة تربیة فرزند سه گروه پدر و مادران را نشان می‌دهد: پدر و مادر قیس در باب تربیة فرزند جدّی نیستند، پی­ش راه او را گرفته نمی‌توانند. چنین بی‌احتیاطی در تربیة فر­زند عاقبت ناخوش می‌آورد. گو­روه دیگر-پدر و مادر لیلی، برعکس، به همه طلبات و درخواستهای معنوی فرزند اعتبار نمی‌دهند، از اندازة بیرون سختگیرند. پدر سوّم خود نظامی گنجوی است، که با پند و نصیحتهای خردمندانه فرزندش را به راه راست هدایت می‌نماید. اینچنین تحلیل مسئله‌های خودبینی، گرزداری، از یک طرف، انسان‌پروری و عدالتخواهی از طرف دیگر، در داستان موقع مهم دارند. داستان «لیلی و مجنون» با مهارت بلند سخنوری نوشته شده است.

تسویر حسیات باطنی و هیجان روحی قخرمانان در داستان پرواز بلند دارد، علی‌الخصوص، تصویر پایان عمر لیلی و وصیّت او به مادر بسیار جان‌گداز است. مثنوی چهارمنظامی گنجوی «هفت پیکر» می‌باشد، که در سرچشمه‌های ادبی با نام «بهرامنامه» و «هفت گنبد» نیز یاد می‌شود. سیو­جیت «هفت پیکر» از قصّه‌های دورة ساسانیست، که آن را پیش از نظامی گنجوی. فردوسی در «شاهنامه» به نظم درآورده بود. نظامی گنجوی آن را از نو تحریر و تکمیل کرده، با روش تا­زه ایجاد نمود. داستان «هفگ پیکر» ند از مقدّمة عنعنویی، سیوجیت اساسی و خاتمه عبارت می‌­باشد. آبرز مرکزی داستان بهرام گور است. در «شاهنامه» فردوسی بهرام گور شخص تع­ریخی بوده، ولی در اثر نظامی گنجوی به آبرز جامع تبدل یافته است. نظامی گنجوی به سیوجیت داستان قصّة هفت گنبد را داخل کرده، سرگذشت بهرام تاریخی را خیلی تیغیر می‌دهد. بهرام از خردی همچون شاهزاده خوب تربیه دیده، صاحب علم و هنر می‌شود.

بعد وفات پدر ظالمش خلق پادشاهی بهرام را نمی‌خواهد. بهرام اوّل کردار ناشایستة پدر را محکوم کر­ده، وعده داد، که راه او را دوام نمادیهد. سپس، از بین دو شیر تاج شاهی را ربوده، به تخت پادشاهی برآمد؛ با عدل و داد مملکت را ‌‌آباد کرد، مردم را در خشکسالی از مرگ نجات داد. ولی بعد این به شکار و ایش و نوش مشغول شده، زیمم دولت را به دست وزیرش داد؛ وزیر راه ظلم را پیش گرفته، کشور را خراب کرد. بهرام بعد از حکایت تمثیلی چوپانی از خیانت وزیر په‌ای برده، او را به جزا رساند، به مردم آزادی بخشید. نظامی گنجوی در سیمای بهرام آبرز ایده‌آلی شاه عادل را آفریده است. نظامی گنجوی کسرهای هفت گنبد را سازانده، دختران پادشاه هفت اقلیم را در آن جا نشانده، به همین رل یکپادشاهی و دوستی خلقها را تلقین می‌نماید. در رنگ و ترتیب هفت گنبد عقاید مترقّی نظامی گنجوی، دانشهای است­رانامی او افاده یافته است.

رنگ گنبدها از مشکین (سیاه) آغاز یافته، با رنگ کافوری (سفید) انجام می‌یابد، که این همه مقال «پایان شب سیاه سفید است» را انعکاس می‌نماید. ترتیب روزها در هفت گنبد از روز هفتة مسلمانی (شنبه) ابتدا شده، با روز جمعه به اتمام می‌رسد. گنبدها نام هفت سییاره را دارند. مثنوی «هفت پیکر» بسیار روان و موزون ساخته شده است. در داستان کارکتر قخرمانان در خرکت و انکشاف تصویر می‌یابد، که این خصوصاً در آبرز بهرام ظاهر شده است. نظامی گنجوی همچون دیگر اثرهایش در «هفت پیکر» نیز اخلاق زمانه-فریب، خرس و مکر را محکوم می‌کند. آخرین و مهمترین مثنوی «خمسه» نظامی گنجوی داس­تان «اسکندرنامه» است.

قیسّهایی در بارة اسکندر در دوره‌های پیش از میلاد به وجود آمده، به واسطة عسکران و سوداگران یونانی پهن می‌گردیدند. نظامی گنجوی واریانتهای گوناگون قصّة اسکندر را جمع آورده، کوشش کرده است، که اثر مکمّلی به وجود آرد. «اسکندرنامه» دارای 10500 بیت بوده، از مقدّمه، سیوجیت اساسی و خاتمه عبارت می‌باشد. نظامی گنجوی در مقدّمه به خوانندگان مراجعت می‌­کند، که به مضمون بای داستان دقّت دهند، زیرا او همة دانش و تجربة گرانبهای زندگی خود و داستانهای دیگرش را در این اثر جمع‌بست نموده است. قهرمان یگانه و تاریخی داستان اسکندر مقدونی می‌باشد. ولی از بس که نظامی گنجوی سیمای اسکندر را به طور نو دادن می‌خواست، از اسکندر تاریخی استیلاگر. غارتگر و خونریز چشم پوشیده، آبرز اسکندر را ه‌ا نظر خود آفریده است.

شایر در داستان به تربیة اسکندیر مخصوصاً دقّت مادیهد، او را از سنجشهای بسیارا می‌گذراند، به واسطة آبرز ارسطو، که همدم اوست، ایده‌آلهای عالی مملکتداری را بیان می‌نماید. نظامی گنجوی جهانی را آرزو می‌کرد، که آن یک حکومت و مثل اسکندر یک پادشاه عاقل و عادل داشته باشد. آبرز اسکندیر در انکی­شاف تصویر شده است. اسکندر تدریجاً از پادشاه به شخص حکیم و خردمند مبدّل می‌شود. «خم­سه» نظامی گنجوی شهرت عمومی‌جهانی دارد. زیاده از هفت عصر است، که شکل عجایب‌‌، تصویرهای برجسته، زبان فصیح و غایه‌‌های نجیب داستانهای نظامی گنجوی سخنوران شرق را به شوق می‌آرد. «خمسه» نظامی گنجوی به انکشاف نظم شرق تأثیر بزرگ بخشیده است. از عصر 13 اینجانب به داستانهای نظامی گنجوی جواب و نظیره‌های بسیاری به میدان آمده‌اند. به «مخزن-ال-اسرار» در زبان فارسی 42، به «خسرو و شیرین» در زبانهای فارسی، ازبکی، آذربایجانی، ترکی 42، به «لیلی و مجنون» در زبانهای فارسی، ازبکی، ترکمنی، آذربایجانی، ترکی و کُردی 40 نظیره به وجود آمده است. در بین نظیره‌ها به «خمسه» نظامی گنجوی «خمسه» های خسرو دهلوی، علیشیر نوایی و «هفت اورنگ» عبدالرحمان جامی موقع اساسی دارند.

نیزامی گنجوی در داستانهایش عقیده‌های مترقّی زمان خود را افاده کرده است. عقیده‌های اجتماعی نظامی گنجوی جمع‌بست عقیده‌های اجتماعی عامّههای محنتکش عصرهای میانه-عقیدة دهقانی عدالتخواهی می‌با­شد. موافق این عقاید مملکت را بی پادشاه تصوّر کردن ممکن نیست. پادشاه میراثیست و پاد­شاه سردار خلق است. پادشاه و وزیران و حاکمان او باید باانصاف و عدالتپرور بشند. آن گاه خلق وظیفه‌دار است، که به این گونه پاد­شاه اطاعت بنماید. در عکس خواه، خلق حک دارد به جای پادشاه زا­لیم شاه عادل انتخاب کند. به عقیدة نظامی گنجوی برای جاری نمودن برابری و عدالت برهم دادن اصول شاهی شرط نیست، بلکه با پندآموزی و تنقید ظلم و ظالمان وضع مملکتداری را اصلاح کردن امکان‌پذیر است. حاکمان باید به سخن خلق گوش داده، نقصانهای دولتداری را به اصلاح رسانند. نظامی گنجوی در داستان «اسکندرنامه» غا­یه سوسیالیم خیاقی را به میان گذاشته، جمعیّت فئودالی را محکوم می‌کند. او این عقیده را در لحظة «به مملکت شمال رفتن اس­کندر»، که مردمانش آزاد و برابرحقوق بودند، از نام قهرمان ایده‌آلی اسکندر افاده کرده است. نهانبینی و عقاید فلسفی نظامی گنجوی به شرایط اجتماعی و تع­ریخی زمان او وابستگی دارند. نظامی گنجوی پیروی فلسفة حکمران زمان فئودالی-کلام بوده، «شیخ-ال-متکلّمین» عنوان گی­ریفته است. او خدا را آفریدگار عالم و آدم و اوّل و آخر جهان می‌داند. به عقیدة او زمین مرکز افلاک بوده، سییاره‌ها در اطراف آن دور می‌گردند:

خبر داری، که سییاهان افلاک

چه را گردند گرد تودة خاک؟

به تشکیلات قاصبان «اخی» رسماً علاقه‌دار بودن نظامی گنجوی معلوم نیست، ولی غایه‌‌های این تشکیلات در اثرهای او انعشکاس یافته است. نظامی گنجوی انسانییتدوست و خلق‌پرور بزرگ بو­ده، با اثرهای گرانبهایش به گنجینة مدنیّت جهانی حسن کلان گذاشته است. آموزش ایجادیات نظامی گنجوی در عصر 19 آغاز یافت. عالمان شرق‌شناس، ادبیات‌شناسان-ه، ه. برون، رضازادة شفق، شبلی نعمانی، ذبیح‌الله س­فا، یان ریپشه و دیگران به ایجادیات او بهای بلند داده‌اند. عالم ایرانی وحید دستگیردی اشعار لیریکی شاعر را جمع‌آوری و نشر کر­ده است. آموزش علمی دامنه‌دار ایجادیاتل نظامی گنجوی در زمان ساویتی cap شد. تدقیقات مکمّل در بارة نظامی گنجوی به قلم ا. ه. برتلس تعلق دارد. در آذربانجان عاید به ایجادیات نظامی گنجوی تدقیقات زیادی انجام یافته‌اند. عالمان آذری متن علمی تنقیدی داستانهای «خمسه» را چاپ کردند. همة آثار او به زبان آذربایجانی ترجمه شد­ست. بسیار آفریده‌های او اینچنین به زبان دیگر خلقهای ا.ج.ش.س. و خارجی نیز به طبع رسیده‌اند. سال 1941 800-سالگی نظامی گنجوی جشن گیریف­ته شد. هر سال در کراو‌‌آباد (سابق گنجه) جشن سالانة نظامی گنجوی برگزار می‌شود. در زادگاه شاعر و شهر باکو هیکل یادگاری او گذاشته شده است. مقبرة نظامی گنجوی در کراو‌‌آباد است. سال 1979 در کراو­‌‌آباد موزی نظام گنجوی گشاده شد. در اساسی داستانهای نظامی گنجوی فیلمها، پاسه‌ها، بلیت، آپیره، اثرهای رسّامی به میان آمده‌اند. در ا.ج.ش.س. مکتبهای عالی و میانه، تئاترها، کتابخانه‌ها، کوچه‌ها به نام نظامی گنجوی گذاشته شده‌اند.

اس .: بهرام و هفت پیکر، استالین‌آباد، 1941؛ داستان «لیلی و مجنون»، استالین‌آباد، 1948؛ حکایتها ای «خمسه»، د. ، 1969.

د .: برتلس ا. ه. ، رمان آب الکساندری ا اگا گلونыی ویرسی نه وا­ستاکی، م. ، 1948؛ ه ا م آ ن م و ا ل ل. ، نی­زم. توارچیسکیی پت پااته. م. ، 1956؛ خمان معلّ. ، نیزم ا فواول، م. ، 1968؛ ادبیات فارس و تاجیک در عصرهای 12-14، ک. 1، د. ، 1976.

Инчунин кобед

سرخانه

سرخانه، قسم اوّل سرود، که به اندازة یک بیت متن سرود اجرا می‌شود. بعضاً سرخط …