نیاکانفوسییچیگی، مکتب ایدهآلیستین فلسفة ختایی، که اساسن در دورة سون (عصرهای 10-13) در رفت مبارزه با بودائیه و داسیزم تشکّل یافته، در این حال خود نیز به تأثیر آنها دچار آمده است. سرآمدان نیاکانفوسییچیگی نویسنده نه فیلسوف عصرهای 8-9 خن یویه و شاگردش ل اا با مقصد برطرف نمودن تأثیر تعلیمات بودائیه و داسیزم در ختایی وظیفة تجدید کانفوسییچیگی و انکشاف منبعدة آن را به میان گذاشتند. بر خلاف کانفوسییچیگی دورة اوّل در نیاکانفوسییچیگی مسئلههای آنتالوژی، ناتورفلسفه و کاسماگانیه مقام بلند دارند.
یکی از اساسگذاران نیاکانفوسییچیگی متفکّر عصر 11 چجا و دوپ-ا (چجا و-تسزы) مفهوم «تقسیمات بزرگ» (تهای تسز) را همچون نخستساس عالم پیشنهاد نمود. تعلیمات چجا و-ساы را چجن ساهای، برادران چان خا و چان ا، اینچنین چج و س و ون-یان من وسعت دادند. نیاکانفوسییچیگی تعلیمات ارتجاعی کانفوسییچیگی قدیم را در بارة پایداری ترتیبات موجودة اجتماعی، خصوصیت طبیعی تقسیم آدمان به طبقههای عالی و پایانی، به «آدمان عالینسب» و «آدمان بینسب» دستّیری نمود. نیاکانفوسییچیان مجموع ادبیات عاید به قانونهای کانفوسییچیگی-«پنجکیتاب» («و سزیپ») را از نو تفسیر کردند. با تکلیف چج و س «چارکتاب» («س ش و») قانون نو کانفوسییچیگی اعلان شد.
در آخر عصر 13-اوّل عصر 14 نیاکانفوسییچیگی ادیالوژی رسمی گردید. نیاکانفوسییچیگی در افکار فلسفی و جمعیّتی و سیاسی خیتایی تا اوّل عصر 20 حکمران بود.