نیمیراویچ-دنچینکا ولدیمیر ایوانوویچ (23. 12. 1858، آزورگیت، حاضره مخردزی رسّ گرجستان-25. 4. 1943، ماسکوه) ، ریجیسّیار، ارباب تئاتر، پیدگاگ، نویسنده و دراماتورگ ساویتی ارتیست خلقی ا.ج.ش.س. (1936). اساسگذار (یکجایه با ک. س. ستنیسلوسکیی) تئاتر بدیعی مسکو (هازیره تئاتر بدیعی آکادمی مسکو به وام م. گارکیی). سالهای 1876-79 دانشجوی فکولتیت فیزیکه و متیمتیکة انیویرسیتیت مسکو. سالهای 70 همچون منقّد تئاتر نام برآورد. اثرهای نثریش را در رویة ا. پ. چخاو ایجاد کرده است. پیسههای او «کار نو» (1890) ، «طلا» (1895) ، «قدر حیات» (1896) و غیره در تئاتر خرد و
تیتر الیکسندرین نمایش داده میشدند.
درک عمیق صنعت تئاتری زمانش نیمیراویچ-دنچینکا را به فکر اصلاحات آن، نو کردن ریشههای تمایلات موجوده آورد. در جمعیّت صنعت و ادبیات با فعالیّت ریجیسّیاری ک. س. ستنیسلوسکیی شناس شده، کوششهای منبعدهاش را در همکاری با او دوام داد. تأسیس یافتن تئاتر بدیعی عامّوی سال 1898 (نام اوّلة مخت) نتیجة این همکاری بود. هیت تئاتر را شاگردان نیمیراویچ-دنچینکا و اعضایان جمعیّت صنعت و ادبیات تشکیل دادند. در تئاتر مذکور قریب همة پیسههای مشهور ا. پ. چخاو «ماهیخورک» (1898) ، «ونیه-عمک» (1899) ، «سه خواهران» (1901) ، «آلوبالوزار» (1904) ، «ایوانف» (1904) ، اینچنین پیسههای مکسیم گارکیی «در قعر» (1902) ، گ. گوپتمن «بیکساو» (1899) ، گ. ابسین «وقتی که ما، مُردگان، بیدار میشویم» (1900) و غیره گذاشته شدهاند.
سال 1903 نیمیداف-دنچینکا فاجعه و. شکسپیر «یولیی تسیزر» را به صحنه گذاشت، که در آن واسطههای تئاتری پسیخالاگی حاضرهزمان وسیع استفاده شده است. مهارت ریجیسّیاری نیمیداف-دنچینکا مخصوصاً هنگام به صحنه گذاری پیسههای کلاسیکی روس ظاهر گردید («مرگ پزوخین» م. ب. سلتыکاو-شیدرین، 1914؛ «برادران کرمزاوها» ف. م. داستایوسکیی). سالهای پیشزریوالیوتسیانی تیتر به تنزّل دچار آمد؛ یگان اثر درموی نبود، که نیمیداف-دنچینکا به آن تکیه کرده، تئاتر را باز به صف پیش برارد (سپیکتکلهای این دوره «انتامه»، 1909 و «تفکر»، 1914، اثرهای ل. ن. اندرییف و غیره).
faلبة روالوتسیة آکتیبر برای نیمیداف-دنچینکا امکانیّتهای وسیع فراهم آورد. سهم نیمیداف-دنچینکا در انکشاف صنعت ریجیسّیاری، تشکّل مخت در اساسهای رئالیزم سوسیالیستی و تربیة اکتوران نو افادهکنندة گمنیزم ساتسیلیستی خیلی بزرگ است. نیمیداف-دنچینکا در راه به سدهه گذاشتن اثرهای مؤلفان ساویتی کششهای زیادی کرده است («لیوباو یراویه» ک. ا. ترینیاو، 1938، «ساعت برج کرمل» ن. ف. پاگادین، 1942 و غیره). نیمیداف-دنچینکا به تحلیل لنینی ایجادیات لیف نیکالیویچ تالستایی تکیه نموده، «ایخیا» (1930) و «انّه کرینینه» (1937) را منظور نظر تماشابینان کرد. «رعد و برق» ن. ا. آستراوسکیی (1935) ، «داد از دست عقل» ا. س. گریبایداف (1938) نیز از کارهای نمایان نیمیلاو-دنچینکا میباشند. نیمیداف-دنچینکا تمام عمر با حلّ مسئلههای نظریة تئاتر مشغول شده است. در ساحة تئاتر موسیقی نیز پرینسیهای رئالیزم صحنوی را تطبیق نموده، سال 1919 در نزد تئاتر بدیعی مسکو (مخت) ستودیة موسیقی تأسیس کرد (از سال 1928 تئاتر موسیقی به نام و. ا. نیمیراویچ-دنچینکا) و در آن یک قطار سپیکتکلها گذاشت. لوریت مکافات دولتی ا.ج.ش.س. (1942، 1943). با آردین لنین و آردین بیرق سرخ محنت مکافاتانیده شده است.