نیکی اصفهانی زینالدّین مسعود ابن علی حلاج (سال تولد نامعلوم-وفات 1592) ، شاعر فارس-تاجیک. در نتنز به دنیا آمده، در اسفههای کمال یافته است. در چوانی به کسب پدر-حلاجی مشغول بود. بعد به آموزش علم پرداخت و دانشمند و فاضل دور گردید. به چندی از شقرهای ایران سفر کرده، با شاعران و دانشمندان دور، از آن جمله با میرزاشرف جهان، مولانا لسانی و دیگر همصحبت شده است. در تذکرهها («تحفة سامی»، «روز روشن») چندی از مطلع غزل و رباعیهای نیکی اصفهانی درج گردیده است. در اشعارش موضوع و مضمونخای عشقی، بیان حال آراسته با بدیعیات و فصاحت بیان شدهاند. این ابیات از ایچادیات دورة جوانیاش است، که در «تحفة سامی» آمدهاند:
جانفشانیها به خاک پای یارم آرزوست.
وخ، که یک جان دارم و در دل هزارم آرزوست.
• •
دامن ز بدآموزی دشمن مکش از من،
دست من و دامان تو، دامن مکش از من.
نمونة دوبیتیهای نیکی اصفهانی این است:
بعد مُردن یار اگر میل سر خاکم کند،
لالة خاکم به او شرح دل چاکم کند.
یشق او چون شمع میسوزد ز cap تا پا مرا،
غالیبن میخاخد از آلودگی پاکم کند.
نیکی اصفهانی اینچنین به نام «زبدت-ال-اسرار» مثنوی دارد، که در تتبع «مخزن-ال-اسرار» نظامی گنجوی سروده است.