نییراپسیخالوژی، ساحة پسیخالوژی، که پراسیسّهای پسیخیکی اساس مینه و علاقة آنها را با سیستمههای علیحدة مغز cap میآموزد. پسیکولوژی ایدهآلیستی در طول عصرها تصدیق میکرد. که پراسیسّهای مینه (فیزیولوژی) و شعورناکی (پسیخالاگی) بیواسطه به همدیگر یا برابر، یا به طریق تأثیر مویین طرفین، ولی مستقلانه جاری میشوند. مسئلة نیورالاگی کلینیکی عاید به وابستگی داشتن فعالیّت پسیخیکی از حرکت نیمکرة مغز cap تنها در نیمة دوّم عصر 19 آموخته شد.
مویین شد، که علّتناکی لاکلی قسمهای علیحدة قشر چپ (ادارهکنندة) نیمکرة cap باعث ویرانشویک پراسیسّهای علیحدة پسیخیکی (باصره، سامعه، نطق، خط، خواندد، حساب) میگردد. بنا بر این لاکلیزتسیة فونکسیههای علیحدة پسیخیکی در محدودیّت یک قسم مینه مرکز دانسته شد. نییراپسیخالوژی زمانوی پراسیسّهای عالی پسیخیکی آدم را سیستمههای مرکّب فونکسیانلی میشمارد، که آنها یک مرکز نداشته، هنگام اشتراک کامپلیکسهای مرکّب همراه اپّرتهای مینه کارکننده به وقوع میآیند.
دبیات: ساکالاو ا. ن. ، مکانیزمы پمیت، مسکو، 1969؛ تسویتکاوه ل. س. ، پسیخالاگیچیسکی آسناوы واسّتناویتیلناگا آبوچینیل، مسکو 1972؛ ل و ر ا یه ا. iv، آسناوы نییراپسیخالاگی، مسکو 1973. و. سالیبایف.