یکی از سلسلههای معروف تصوّف. اساسگذارش صوفی و شاعر مشهور عصر 14 شاه نعمتالله ولی، که شجرهاش به امام پنجوم شیعه موهمّد باجیر میرسد. در دورة جوانی در سمرقند، هرات و یزد زندگی کرده، 25 سال آخر حیات درویشانة خود را در دیهه ماهان کرمان گذرانیده، در همان جا مدفون است. در دربار تیموریان، مخصوصاً شاهرخ ایعتبار زیادی داشت. احمدشاه نیز او را به دربار خود دعوت کرده بود.
به شاه نعمتالله ولی رسالههای بسیار تصوّفی را نسبت میدهند، ولی اثر اساسی او «دیوان اشعار» است، که در بین اهل موتسوّیفه معلوم و مشهور است. مضمون اشعار صوفیانة او را بیشتر مسئلههای وحدت وجود، مرحلههای ترقّیات سالک و غیره در بر میگیرند. غزلهای او اکثر مضمون عرفانی دارند. موافق معلومات مؤلف «سلسلت-ال-عارفین» هافیز شیرازی در غزلسرایی پیرو شاه نعمتالله ولی بوده است. همچنین در بعضی مأخذها آمده است، که شطحیات در اشعار صوفیان، از قبیل جلالالدّین رومی و دیوان شاه نعمتالله ولی خیلی رواج یافته است.
در عصر 14 بعد از به حوزة علمهای رسمی درآمدن تساوّف نه نیزاهای فرقههای مختلف شی و سنّی آثار منظوم و منثور صوفیانه، که روح صلحطلبی داشت، اهمیت مخصوص پیدا کرد و ترغیب آثار صوفیان نمایان این دوره وسیع رواج یافت. بنا به معلومات محقّقان عصرهای میانه بعد از غلبة مذهب شیعه در ایران، برابر نفوذ زیاد پیدا کردن آثار تصوّفی از فرقههای آن بیشتر سلسلة نعمتاللهیه هیدریه همچون افادهکنندة منفعتهای طبقة میانة اهالی، خصوصاً تاجران و کاسبان در ایران و هندوستان انتشار مییابد. بسیار محقّقان معاصر تصوّف 6ه مثل قاسم غنی، ابولهوسین زرینکوب و غیره در اساس تحلیل تشکّل و نّکیشاف تصوّف معتقداند، که در ایران پس از عصر 14 سلسلة نعمتاللهیه و زهبیه نه فقط رواج یافته است، بلکه از این سلسلهها بسیار فرقههای دیگر تصوّفی نیز به وجود آمدهاند.