نعمت ابن میرزاتاش سمرقندی (سال تولد و وفاتش نامعلوم) ، شاعر و دانشمند عصر 17 تاجیک. گذشتگان نعمت اصلاً از مستچاه بودهاند. نعمت در سمرقند تولد شده، در همان جا کمال یافته، علمهای صرف و نحو، منطق و کلام، حکمت و هیت، حدیث و تفسیر، فقه، و اینچنین رمل و نجوم اروز و قافیّه را مکمّل آموخته است. نعمت در دورة حکمرانی امیربیکوغلی در سمرقند محتسب بود. بعد از وفات امیربیکوغلی بخارا رفته، به خذمت عبدالعزیزخان داخل شد. در انشانویسی از همة منشیان دربار برتری داشته است. بعد از جلوس سلطانقولیخان در بخارا (1680) از خدمت رفته، گشنشینی اختیار کرد. اشعارن نعمت، خصوصاً غزلها و روبایاتش ساده و روانند. میراث منظوم نعمت به طرز مجتمع باقی نه-مانده است. ولی به واسطة تذکرهها یک مقدار ابیات او به ما رسیده است.
ین رباعی نمونة شعر اوست:
نیعمت، تو مدام باده تنها نخوری،
گر باله خوری دمی تو با ما نخوری.
دانی سر زلف از چه رویت ندهد.
تا با سر زلفت به کسی وا نخوری.