نظریة ساخت شیمیایی، نظریهیست در بارة ساخت پیوست-های آرگنیک، ترتیب جایگیرشوی اتمها و بندهای شیمیایی در مالیکوله، تأثیر (متقابل اتمها، اینچنین علاقة ساخت و خاصیت فی-زیکی و شیمیایی مادّهها.
پرینسیپهای اساسی نظریة ساخت شیمیایی را اوّلین مراتبه (1861) ا. م. بتلیراف بیان کرده است. به کشف شدن نظریة ساخت شیمی مفهومهای اتم و مالیکوله (i860) ، چارولینته بودن کربن، که از طرف ف. ا. کیاکولی و ا. س. کوپهر گفته شده بود (1857-1858) اساس گردید. نقطههای اساسی نظریة ساخت شیمیایی چنینند: ا) در مالیکولههای مادّههای آرگنیک اتمها به ترتیب مویین در اساس ولینتشان به هم پیوست میشوند، که این ساخت شیمیایی مالیکوله را مویین مینماید؛ ب) خاصیت فیزیکی و شیمیوی پیوستهای آرگنیک هم به طبیعت و عدد اتمهای به ترکیب آنها داخلشونده و هم به ساخت شیمیایی مالیکوله وابسته است؛ و) برای هر یک فرمولة ایمپیری ادد مویین از جهت نظریهوی امکانپذیر فرمولة ستروکتوری (ازامیرها) ترتیب دادن مومکی است؛ گ) هر یک پیوست آرگنیکی یک فرمولة ساخت شیمیایی دارد، که آن در بارة خاصیتهای پیوست مذکور معلومات میدهد؛ د) در مالیکولهها تأثیر متقابل اتمها (چه اتمهای به هم پیوست و چه اتمهای از هم جدا) موجود است. نظریة ساخت شیمیایی برای فهمیدن حادثة ازامیریه، که در آن دوره برای خیمیه مفهوم بود، امکان داد. پیشگوی بتلیراف (1863) عاید به امکانپذیری مویین نمودن جایگیرشوی فزایی اتمها در مالیکوله اثبات گشت. سال 1874 یه. ونت-گافّ و ناوابسته از او خیمیک فرنسوی ج. لیا بیل غایه آریینتسیه ا عنیق فزایی داشتن و به قلّههای تیترادر کشیده شدن چار ولینت کربن را، که اتم آن در مرکز واقع گشته است، بیان کردند. منبعد این فکر اساسی نو شیمی آرگنیک-ستیریاخیمیه گردید و برای فهمیدن ازامیریة گیامیتری، آپتیکی، توتامیریه امکان داد. بتلیراف درستی نظریة خود را در ضمن سنتز کردن یک قطار مادّههای آرگنیکی اثبات نمود. نظریة ساخت شیمیایی در سنتز پیوستهای آرگنیک و ترتیب دادن ساخت مادّههای معلوم قدرت بلند پیشگوی کردن داشت. بنا بر این هم نظریة ساخت شیمیایی در ترقّیات پراوج علم خیمیه، از جمله شیمی آرگنیکی سنتز و صناعت شیمیایی موقع پیدا کرد. غایههای اساسی نظریة ساخت شیمیایی هنگام با اصولهای شیمیایی، فیزیکی و متیمتیکی آموختن پیوستهای آرگنیکی اثبات گشتند. در نظریة ساخت شیمیایی تعلیمات تأثیر موتقبایل اتمها در مالیکولة پیوستهای آرگنیک اهمیت مهم دارد. نظریة بتلیراف به نامینکلتوره و سیستمبندی پیوستهای آرگنیک اساس شد؛ استفادة فرمولة ستروکتوری آن هم برای مویین کردن راههای سنتز مادّههای نو و هم در ترتیب دادن ساخت پیوستهای مرکّب (از جمله طبیعی) یاری میرساند.
د .: بتلیراف ا. م. ، ساچ. ، گ. 1-3، م. ، 1953-1958؛ مرکاونیکاو و. و. ، ازبر. تر. ، م. ، 1955؛ ستالیتی تیاری خیمیچیسکاگا ستراینیه، سب. ستتیی. م. ، 1961؛ جدناو یو. ا. ، تیاریه ستراینیه آرگنیچیسکیخ سایدینینیی، م. ، 1971؛ تتیوس ک ا ی و. م. ، کلسّیچیسکیه تیاریه ستریملینیه مالیکول ا کونتاویه مکانیکه، م. ، 1973.