نظریة ردیکلها یکی از نظریههای اساسی شیمی نیمة یکم عصر 19. اساس آن را تصوّرات ا. ل. لووزی عاید به اهمیت مهم آکسگین در شیمی و دوخِلگی ترکیب پیوستهای شیمیایی تشکیل میدهد. لووزی (1789) از اصطلاح ردیکل (از لات. radix-ریشه، اساس، که سال 1785 خیمیک فرنسوی ا. ب. گیتان دی ماروا تکلیف کرده است) استفاده برده، اظهار عقیده کرد، که کیسلاتههای غیریارگنیکی از آکسگین و ردیکلهای ساد-ده (از یک المنت) و کیسلاتههای آرگنیک از ردیکلهای مرکّب کرباگیدریدهای و آکسگین عبارتند.
کشف سین (cn) 2 (ج. ل. گیی-لیوسسک، 1815) و مانندی بین سینیدها kcn، agcn، hg (cn) 2 و کلریدها کسl، agcl، hgcl2 موقع مفهوم را در بارة ردیکلهای مرکّب (همچون گوروههای اتمهایی، که تغییر نیافته از یک پیوست به پیوست دیگر میگذرند) قویتر کرد. در انکشاف منبعدة نظریة ردیکلها خ-میکان نیمیس یو. لیبیخ، ف. ویالیر، خیمیک فرنسوی ج. دیومه و دیگران سهم کلان دارند. سال 1832 لیبیخ و ویالیر از گروه اتمهای بینزایل س7ن5ا حاصل شدن پیوستهای س7ن5ان (الدیگید بینزای) ، س5ن7اسl (کلرید بینزایل) و (س7ن50) 2ا (انگیدرید بینزایی) را نشان دادند. سال 1834 ج. دیومه و ه. پیلیگا برای ch3 نام «میتل» (سن3سl-کلرید میتل، سن3ان-اسپیرت میتل) و یو. لیبیخ برای س2ن5 نام «ایتیل» (c2h5ci-کلرید ایتیل، س2ن5ان-اسپیرت ایتیل) را داخل کردند. سالهای 1840-1850 در نتیجة کشف شدن یک قطار دلیلهای با آن مقابلهای نظریة ردیکلها را نوریة نوعها شریفت. با وقود آن نظریة مذکور برای به وجود آمدن نزریة ساخت شیمیایی مساعدت کرد. نیگ. نیز ردیکلهای آزاد.