مُهر، پیچت، اسباب مخصوصی. که نشانه و علامتهای فوروخمیده و برجستة خود را در روی سورغوج، موم، کاغذ، چوب، چرم و غیره میگذارد. در گوزشته از سنگ، سفال، مس، پولاد. برنجی، نقره و طلا یا سنگهای قیمتبها (یاقوت، لعل، فیروزه و غیره) مُهر میساختهاند. در فصل «مُهرکنی» «مطلع-ال-علوم» ذکر شوده است، که مُهرکنی هنر شریف، ضرور و ناگزیر بوده، سازندة مُهر باید از خطهای گوناگون (نسخ، ثلث، نستعلیق، سنسکریت و غیره) واقف باشد. مُهرکة بر فلزات مثل مس، آهن، نقره، طلا، _ جواجیر با قلم آهنی، که به نوگ آن ریاهالماس میچسپانند، حروف را نقش میکند. شکل مُهر چارکنجه، داعیره، ایلّیپسی، رامبی و غپیره میشود. در آسیای میانة تاریوالیوتسیانی هر یک بایی، ایشان، مفتی، قاضی، امیر، خان، سرایی و کارخانههای دولت مُهر خود را داشتند. در روی مُهر نام و منصب صاحبش و سنة ساخته شدن آن ثبت میگردد. مُهرهای حاضره اساساً از ریزین دایرهشکل تییار کرده میشوند. در روی آن نام کارخانه، مؤسسه یا تشکیلات و کارخانه یا گیرب اتّحاد شوعروی، یا گیرب ریسپوبلیکة اتّفاقی جایی داده میشود.
Инчунин кобед
سفی ابوالعلا عبدالمؤمن جاروتی
سفی ابوالعلا عبدالمؤمن جاروتی (سال تولد و وفات نامعلوم) ، لغتنویس فارس-تاجیک (عصر 15). در …