موعمین قناعت (قناعتاو مؤمنشاه؛ تولد 20. 05. 1932، دیهه کورگاود pیان قلعیخم ولایت اوطانامی بدخشان کوه) ، شاعر ساویتی تاجیک. از عایلة دهقان. ازپدر و مادر بروقت یتیم ماند. خویشاوندان و مکتب ساویتی تربیت کردهاند. از سال 1962 اعضای کپسّ. ادت-را ختم کرده است (1956). فعالیّت محنتیاش نیز از همان سال cap شده است. سالهای 1956-1961 مدیر شعبة نظم جرنل «شرق سرخ» (حالا «صدای شرق») ، 1961-1966 کاتب مسئول آن بود. به صفت م و-هرّیر کلان نشریات «عرفان» نیز کار کرده است (1967-1968). قاب-لیّت تشکیلاتی و استعداد بلید شاعری مؤمن قناعت را به نظر گیریفته، او را به پرولینیة اتّفاق نویسندگان تاجیکستان به کار گذرانیدند. سالهای 1968-1976 معاون رئیس پرولینیة اتّفاق نه-ویسندگان تاجیکستان بود. از سال 1976 کاتب یکم این تاجیکستان. کاتاب پرولینیة این اتّحاد شوعروی (از سال 1978). مؤمن قناعت خذمت دولتی، فعالیّت جمعیّتی و کار ایجادی را باموفقیت به هم بربسته است.
اجادیات مؤمن قناعت از آخر سالهای 50-م آغاز یافته است. اوّلین شعرهای او در گزیتة ریان غرم («حیات نو») درج شدهاند. سالهای تحصیلش در مکتب عالی در گزیته و جرنلهای ریسپوبلیکوی، سپس در مطبوعات مرکزی شعر و داستانهای او منتظم انتشار مییابند. نخستین مجمعة شعرهای مؤمن قناعت «شراره» (1960) نام دارد، که از لیریکة گرجدنی و عشقی فراهم آمده، ظهورات درک ریلنیتانة واقعیت میباشد. از پی آن کتابهای دیگر مؤمن قناعت «ستارههای زمین»، «موجهای دنیپر» (1964، مکافات کُمسومول رسّ تاجیکستان، 1966) ، «داستان آتش» (1967) ، «کاروان نور» (1970) ، «سرجو سبز» (1975) و دیگر انتشار یافته، موقع مؤمن قناعت را همچون شاعر لیریک و داستانسرا در تاریخ نظم سیرملت ساویتی مستحکم کردند. موضوعهای اساسی شعرها و داستانهای مؤمن قناعت وصف وطن، محنت بنیادکارانة خلق، دوست و همکاری برادرانة مردمان گوناگونمیللت ساویت، کارنمایهای بهادرانة خلق ساویتی، عشق و جوانی و امثال اینها میباشند.
جهانبینی وسیع کمونیستی و مهارت شاعری، دید روشن استتیک و احساسات امیه گرجدنی تقاضا کردهاند، که مؤمن قناعت چه موضوعهای ملّی و چه غیریمیلّی را همچون موضوعهای به دل و نیت خود نزدیک تدقیق، نماید و اثرهای آریگینلی به میدان آورد. نظر اینترناسیونالی شاعر امکان داده است، که او در تحلیل بدیعی واقعیت ملّی جهتهای اینترناسیونالی حیات ما را کشف نماید و در تدقیق مسئلههای غیریمیلّی نیز از جنبة ملّی کنده نشود. مؤمن قناعت در هر دو مورد هم خصوصیتهای مشترک روزگار سوسیالیستی، یگانگی جهتهای ملّی و انتیرنتسیانلی واقعیت ساویتی را تصویر کرده، به جمعبستهای ریلیستانة حیات موفق شده است.
گر در“داستان آتش”، “پدر” (1976) و“تاجیکستان-اسم من”کمک خلقهای روس و اکراین در راه آزادی و استقلالیّت خلق تاجیک و ساختمانهای عظیم کمونیستی، چنانچه ساختمان گاس-ا نارک و در داستان“کتابهای زخمین» در شرایط سخت سالهای جنگ بزرگ وطن (1941-1945) هم برای تاجیکستان چون غمخواری برادرانه کتابهای درسی چاپ کردن کارگران لنینگرادتصویر شده باشد، پس به موضوعهای خارجه-قرابت و پیوند دارینة خلقهان تاجیک، افغان، ایران و پاکستان نیز مراجعت کرده، سل-سیلة شعرهای «سازهای شیراز» (1971) ، «از دفتر پاکستان»، “از دفتر افغانستان ”-را (1980) به میدان آورد. شاعر مسئلههای تاریخی و موقع شخصیتهای بزرگ را در ترقّی علم و مدنیت، حصّة نابیغههای خلق تاجیک را در انکشاف تفکر خلق و تمدّن جهانی از دیدگاه امروزه ریلیستانه حل کرده، داستان «گهوارة سینا» را (1979) به وجود آورد، که در آن آبرز جاودانی حکیم، متفکّر زبردست، دا-نیشمند قاموسی و شاعر ممتاز ابوعلی ابن سینا در صحن حیات اجتماع و علمی و مدنی عصر 10 صنعتکارانه عکس یافته است. مؤمن 1c جنرهای بدیعی ایجادیات خود را وسیع کرده، در اساس داستان“سروش استالینگرد”اثر درموی به میدان آورد، که آن را تئاتر جوانان تاجیکستان به صحنه گذاشت (1980). با حروفات عربی داستان“سروش استالینگرد” (1973) و“گهوارة سینا” (1980) و یک قطار شعرهای دیگر او به طبع رسیدهاند. آثار بدیعی مؤمن قناعت نمونة درخشان در تجربة ایجادی تطبیق گردیدن پرنسیبهای عالی پرتییویّت کمونیستی، خلقیت حقیقی و گرجدنیت به شمار میرود. از جهت جنر ایجادیات مؤمن قناعت اساساً از لیریکه و داستان عبارت است. لیریکة شاعر را شعرهای گرجدنی، عشق و منظروی تشکیل میدهند. داستانهای او لیریکی («موجهای دنیپر»، «پدر») ، لیریکی ایپیکی («سروش استالینگرد») ، فلسفی («گهوارة سینا») میباشند، که در آنها جهتخای لیریک و ایپیکی به هم پیچیده، واحد تام و سیوجیت یکلخت را به وجود آوردهاید. اسلوب آثار مؤمن قناعت ریلیستیست، امّا شاعر در راه تصویر و تدقید و جمعبست بدیعی واقعیت از اسلوبهای رمانتیک («داستان آتش») و رمز («تاجیکستان-اسم من») نیز ماهرانه استفاده میبرد. اثرهای مؤمن قناعت به زبان روسی قریب پرّه ترجمه و نشر شدهاند. اوّلین مجموعة او به زبان روسی «راهها و بالها» (1964) بود. منبعد به جز نشرهای علیحدة داستانهای شاعر، کتاب شیعر و داستانهای او در نشریاتهای ماسکوه مرتّب انتشار یافتند: «موجها» (1966) ، “کاروان نور” (1970) ، “سروش استالینگرد” (1973) ، “نور در قلّهها” (1976) ، “گهوارة سینا” (1982) و غیره. شعر و داستانهای مؤمن قناعت به زبان دیگر خلق-های اتّحاد شوعروی نیز ترقومه شدهاند. به زبان قزاقی کتاب او“موجهای وخش” (1973) و به قرغیزی پهن عنوان «سروش استالینگرد» (“ ستلینگرد اندار و”، نشریات“کыرگыزستن”، فرونزی، (1980) ، داستانهای“داستان آتش”، “سروش استالینگرد”، «تاجیکستان-اسم من» و بسیار شعرهای او انتشار یافته است.
به زبان ازبک مجموعة شعرهای با نام“اعتقادیم” (“ ایتیقاد من ”) سال 1981 نشر شده است. “سوروش استالینگرد”سال 1979 به زبان قراقلناقی به طبع رسید. شعر او“یاد”، پارچه از داستان“گهوارة سینا”در مجموعة“نظم ساویتی-1907”و داستان“سروش استالینگرد”در بولگاریه در نشریات“نرادنیه کولتوره”به طبع رسیدهاند. در ایران شعر مؤمن قناعت“من و شبهان بیخوابی” (مجلّة“سخن”، دورة هفتدهم، آزرماه 1346) چاپ شده است. در ردگ، پالشه، چیخاسلاوکیه، افغانستان، هندوستان، پاکستان، یونان، تونیس نیز اثرهای مؤمن قناعت به زبان خلقهای مملکتهای مذکور به طبع رسیدهاند، که از شهرت اشعار رنگین و دلنشین شاعر شهادت میدهند. خود مؤمن قناعت نیز شعرهای و. میکاوسکیی، س. اسینین، و. شکسپیر، ف. شیلّیر، ا. میسکیویچ، ت. شیوچینکا، و. سولیماناو، یو. مرتسینکیوپچیوس و دیگران را به تاجیکی گردانیده است. مقالههای پوبلیسیستی مؤمن قناعت در گزیته و جرنلهای مرکزی و ریسپوبلیکو درج میشوند.
موعمین قناعت همچون شاعر و خادم دولتی همراه نویسندگان ساویتی به ایران، الجزایر، لُبنان، تونیس، بولگاریه، پاکستان، هندوستان، کوبه، یمن، افغانستان و دیگر مملکتها سفر کرده است، که این سفرها به جهانبنی و ایجادیات او تأثیر مثبت رسانده، ماهیّت اینترناسیونالی آثار شاعر را عمیقتر گردانیدهاند. مؤمن قناعت دیپوتت ساویتی عالی اتّحاد شوعروی (دعوت 10-11) ، رئیس کامیتیت ریسپوبلیکوی محافظت صلح، اعضای پریزیدیوم کامیتیت مدافعه صلح اتّحاد شوعروی، اعضای بیورای کامیتیت ساویتی رابطهها با نویسندههای مملکتهای آسیا و افریکه و رئیس کامیتیت، ریسپوبلیکوی آن، اعضای کامیتیت مکافاتهای لنینی و دوله-تیست. با آردینهان“نشان فخری” (1964) ، بیرق سرخ محنت (1982) ، مدالهای“برای محنت شجاعتناک. به مناسبته 100-سالگی روز تولد و. ا. لنین” (1970) ، “برای شجاعت محنتی» (1975) ، با گرماتههای پریزیدیوم ساویتی عالی رسّ تاجیکستان و رسّ بیلاروسّیه، با نشان فخری کم ولکسم“برای اشتراک فعالانه در کار کُمسومول”موکا-فاتانیده شده است. لوریته مکافات دولتی اتّحاد شوعروی (1977) و مکافات دولتی اتّحاد شوعروی تاجیکستان به نام رودکی (1960) -. ااو این اتّحاد شوعروی از سال 1901.
ایی .: سروش استالینگرد. تاجیکیستان-اسم من، د. ، 1879؛ آثار مونته-خب، ج. .-های 1-2، د. ، 1982؛ گالاسه استالینگرده. متیرینسکیی لیک، م. ، 1977.