معلومات آخرین
Home / مدنیت و صنعت / موسا جلیل

موسا جلیل

موسا جلیل (ج ا ل ا ل آ و) موسی مصطفیویچ (15. 2. 1906، دیهه مستفینا، حاضره ولایت آرینبورگ-25. 8. 1944، برلین) ، شاعر ساویتی تاتار، قهرمانی          اتّفاق ساویتی (1956، پس از مرگ). از عایلة دهقان کم-بغل.      اعضای پرتیة کمونیستی اتّفاق ساویتی کپسّ از سال 1929. انیویرسیتیت دولتی مسکو را ختم نموده‌است         (1931).

موهرّیر جرنلهای بچگانة تاتاری بود، که در نزد کامیتیت مرکزی  وسیسایوزنыی لنینسکیی کامیتیت ساویتسکایی مالادیاج ولکسم (1931-32) نشر می‌شدند. سالشای 1939-41 کاتب مسئول این ریسپوبلیکة اوطانامی ساویتی سوسیالیستی تاتارستان. از سال 1941 در صف ارمیة ساویتی. سال 1942 سخت مجروح شده، به کانسلگیر افتاد. در آن جا گروه پنهانی و فراری محبوسان حربی ساویتی را تشکیل کرد. وه‌ای شعرهایی می‌نوشت، که رفیقان محبوسش ازبر می‌کردند و آن شعرها از دهان به دهان می‌گذشتند. برای اشتراک در تشکیلات پنهانی در حبسخانة پلیتسینزیی به قتل رسانده شد. اثرهایش از سال 1919 چاپ شده-اند. اوّلین مجموعة شعرها و داستان «ما روانیم*-ا  او سال 1925 به طبع رسیده است. شعرهای «راههای تیشده» (1924-28) ، «پرتیزن پیشقدم» (1930) ، «نامه‌رسان» (1940) و غیره به کُمسومول و قهرمانیهای محنتی خلق ساویتی بخشیده شده‌اند. در چندی از شعرهایش دوستی و انتیرنسیانلیزم را وصف نموده است («در بارة مرگ»، 1927؛ «جم»، 1935، و غیره). لیبریتهای آپیره‌های «التыن چیچ» («زرّینمویی»، 1941؛ مکافات دولتی اتّفاق ریسپوبلیکه‌های ساویتی سوسیالیستی ا.ج.ش.س.، 1948) و «ایلدر» (1941)) به قلم موسی جلیل تعلق دارند. شعرهای دورة-جنگی شاعر از نیکبینی و باوری به غلبة مبارزان ضد فاشیزم سرشارند: «از گاسپیتل»، «پیش از هجوم»، «نامه از خندق» و غیره. به واسطة محبوس حبسخانة مابیت-پرتیزن بلژیکگی دفتر شعرهایش را بیرون فرستاد: «سرودهای من» (ترجمة تاجیکی‌اش 1955) ، «باور نکن»، «پس از جنگ» و غیره. بیشتر از صد اثر منظوم موسی جلیل، که در دو دفتر نوشته شده بودند و یکی از آنها را اعضای گروه پنهانی ن. تیریگولاو حفظ نموده است، گواه مبارزه، عذاب و مشقّت و مردانگی شاعرند. برای سلسلة شعرهای «دفتر مابوت» (ترجمة تاجیکی‌اش 1966) موسی جلیل سزاوار مکافات لنینی گشته است (1957، پس از مرگ). سال 1968 در بارة موسی جلیل فیلم «دفتر مابیت» آفریده شد. نمونه‌های اشعار موسی جلیل به زبان تاجیکی ترجمه شده‌اند («بابونة سرخ»، 1957؛ «سرود آخرین»، 1959 و غیره).

Инчунин кобед

سرخانه

سرخانه، قسم اوّل سرود، که به اندازة یک بیت متن سرود اجرا می‌شود. بعضاً سرخط …