موسلّس
بند عبارت بوده، هر بند آن از سه مصرع ترکیب مییابد. مثلث خمچون شکل مستقل شعری در نظم کلاسیکی فارس-تاجیک پس از عصر 15 رواج یافت. موشفیکی ایجادکار جنر مثلث دانسته شده است. مثلث مشفقی 14 بند داشته، دو میمرة اوّل بندهای یکم و دوّم خمقافیه میآیند. دو مصرع اوّل بندهای چفت آینده انچونین مصرعهای سوّم همة بندها با یکدیگر همقافیه میشوند: هاب، هاب، وگنب، وّب، گگب، گتب و غیره. مثلاً، بند یکم مثلث مشفقی چنین است:
روزی، که به سودای تو افسانه شدم،
بر شمع تمنّای تو پروانه شدم.
فتاد نیگاخی ز عنایت به منت.
بعزن شاعران در یکی ها مییرعهای بند آخرین مثلث تخلّصشان را ذکر میکردند:
شد مشفقی از داغ چونون شیدایی،
گردید به بازار غمت سودایی،
ها شیوة چادوان پرمکر و فنت.
موسلّس در ایجادیات دهنکی خلق نیز مقام مویین دارد. سرودهای تاریخی-سرودهای در بارة واسع و مرثیههای خلقی بیشتر در همین شکل گفته شدهاند، ولی در قافییبندی آنها فرق دیده میشود. مثلث پس از مشفقی چندان رواج نیافته باشد هم، ولی از اعتبار اهل ادب تماماً بیرون نمانده است. بعضی شاعران عصر 19 چون فصیحی، به مشفقی پیروی کرده، مثلث گفتهاند. در ادبییات ساویتی تاجیک نیز مثلث دچار میشود. ابوالقاسم لاهوتی، محمّدجان رحیمی، عبدالسّلام دهاتی و دیگر شعر و داستانهای خرد خود را در شکل مثلث نوشتهاند. امّا قافییبندی در مثلث آنها از طرز کلاسیکی و خلکی فرق میکند. ز. احراری، س. عمراناو.