مونسریه
(مستفعلن/مفعولات و/مستفعیلو/مفعولات و) معمول نیست. برای ساختن دیگر نوعهای منسرح از رکن مستفعلن زحافهای متنی-مفتیلون؛ مخبون-مفاعیلن؛ مقطوع-مفعولون و از روکن مفعولات و زحافهای متوی-فاعلات و؛ مخبون-مفایل و؛ متوی موقوف-فاعلان؛ متوی مکسوف-فاعلن؛ مجدوع-فاع؛ منهور-فع استفاده میبرند. از آمیزش زحافهای رکنهای سالم منسرح هفت نوع اوزان در شکلهای مثمّن و مسدّس و مربّع حاصل میشوند. مثالها برای منسرح:
مونسریه مثمّن متوی موقوف:
(- w -/- v ~/_ v v -/- v ~)
ان که دلم سید اوست، میری
شیکار من است. دست به خونم نگار کرده،
نگار من است.
(سیفی).
مونسریه مثمّن متوی مکسوف:
(- v v -/- v-v -/- v _)
پوشت دوتای فلک راست شد از خرّمی.
تا چو تو فرزند زاد مادر اییام را.
(سعدی).
مونسریه مثمّن متوی مقطوع:
(- w -/- v-v/ )
بسک به مویت اسیر شد جانم،
گر بگذاری، گریخت نتوانم.
دبیات: ب ا ر ت ا ل س ا. ه. ، گرمّتیکه پیرسیدسکاگا یزыکه، لنینگراد، 1926؛ ب ا هرام س یه روس، عروض تاجیکی، دوشنبه، 1963؛ ذهنی ت. ، صنعت سخن، دوشنبه، 1979؛
و. طایراو.