موناسیبت
متیریلیزم دیالکتیکی خصوصییت ابژکتیوی و انیویرسلی مناسبت را به اساس میگیرد. در عالم تنها اشیا، خاصیت و مناسبت آنها موجود بوده، با اشیا و خاصیتهای دیگر رابطه و مناسبت بیانتها دارند. ولاديمير الیچ لنین فکر گ. گیگیل را در بارة آن، که «… در یک کیم-چه کانکریتی نسبت به تمام چیزهای باقی مناسبتهای گوناگون و اکثر وقت ضدیتناک دارد… *، درست میداند (اثر، دجیلد 38، صحیفة 133). یک مناسبت میتواند در اشیای گوناگون (مناسبتی داخلی) یا بین اشیای گوناگون (مناسبت بیرونی) باشد. هر یک اشیا را همچون تناسب جزءهای آن دانستن ممکن است. از طرف دیگر، هر یک مناسبت تنها اشیای در بین آن جایگرفته را نشان میدهد. شکل مخصوص مناسبت را مناسبتهای جمعیّتی تشکیل میدهند. تفکر علمی ماهیّت اشیا، قانونیّت پیدایش و انکشاف آنها را به واسطة مویین نمودن م. اناسیبت آنها به دیگر اشیا آشکار میکند. ولاديمير الیچ لینین عنصرهای دیالکتیکه را توصیف نموده، ضروریّت تدقیق مناسبت را قید کرده بود: «تمام مجموع مناسبتهای خیلی گوناگون این چیز با چیزهای دیگر»، «مناسبتهای هر یک چیز… نه تنها خیلی گوناگونند، بلکه کلّی، انیویرسلی میباشند. هر کدام چیز (ظهور، پراسیسّ. . .) با هر کدامی وابسته است»؛ «پراسیسّ بیانتها» آشکار شدن طرفهای و مناسبتهای نو…» (اثرها، د. \\جیلد 38، صحیفة 224-25). در م ا ن ت ا ق ا دیالکتیک «مناسبتهای (= گذرشهای«= زیدّنیتهای) مفدومها=مضمون اساسی منطق است، در ا ی ن ا حال این مفهومها (و مناسبتها، گ و-زریشها، ضدیتهای آنها) همچون انعکاسهای عالم ابژکتیوی نشان داده شدهاند» (لنین ولاديمير الیچ، اثرهای جلد 38، صحیفة 197). در منطق متیمتیکی مناسبت به خاصیت مقابل گذاشته میشود. در منطق ش ا ک ل ی نظریة مناسبت در اثرهای دی مارگن، چ. پیرس، ه. شریدیر تحلیل شده است. نظریة منطقی مناسبت خاصیتهای عمومی مناسبت و قانونهای به آنها تابع را تدقیق مینماید.