موغولها
(خود مانگال گویند) ، خلق، اهالی اساسی ریسپوبلیکة خلقی مغولستان رخم. شومارهاشان در ریسپوبلیکة خلقی مغولستان رخم بیشتر از 1395 هزار نفر (1978) ، در ریسپوبلیکة خلقی ختایی رخخ 2400 هزار (1078) ، در اتّفاق ریسپوبلیکههای ساویتی سوسیالیستی ا.ج.ش.س. 3، 2 هزار (1979). از جهت انتراپالاگی اساساً نمایندگان نجاد مغولی آسیای مرکزیند. اوّلین مراتبه ایتنانیم مغولها عصرهای 7-10 وامیخورد. مغولها در مغولستان و شمال شرق ختایی از اهالی قدیم محل تشکّل یافتهاند. اوّل عصر 13 چند قبیله و خانیها در تحت حاکمیت چنگیزخان متّحد گردیده، به دولت یگانة مغول اساس گذاشتند، که ضمن آن تشکّل خلقیت مغول انجام یافت. عصر 15 مغولها به گروههای غربی و شرقی، عصر 16 باشد، گروه شرقی به شمال و جنوب تقسیم شدند. مغولهای غربی (آیراتدا) سالهای 30 عصر 17 خانی خود را تشکیل نمودند. اولادان آنها قسماً به هیت مغولهای ریسپوبلیکة خلقی مغولستان رخم، مغولهای ختایی و قلماقها داخل گردیدند. گروه شرقی (شمالی) عصر 16 «خلخه» نام گرفت. مغولها عصر 16-اوّل عصر 17 دین لمیزم را قبول کردند. مشغولیّت اساسی گروههای مغولها چارواداری بوده، دهقانی و شکار رل دوّمدرجه میبازیدند.
موغولها ملّت متشکّل سوسیالیستی میباشند، که قسم ترکیبی آن را خلخه تشکیل میدهند. با خلخه گروههای ایتنیکی دیگر مغول آمیختهاند. زبان خلخه به گروه زبانهای شرقی مغولی منسوب است، که در اساس آن زبان حاضرة ادبی مغولها تشکّل یافته است. بعد غلبة روالوتسیة خلقی مغولستان (1921) خلق مغول راه ترقّیات غیریکپیتلیستی را پیش گرفت؛ اساسهای صناعت برپا گردیده، برای رواج مدنیت شرایط مساعد فراهم آمد. صنف کارگر و ضیائیان ملّی تشکّل یافتند. عاید به تاریخ، خواجگی و مدنیّت مغولها نگرید موغ و-لستان، ریسپوبلیکة خلقی.
دبیات: نرادы واستاچنایی ازی، مسکو- لنینگراد، 1965؛ استاریه مانگالسکایی نرادنایی ریسپوبلیک، 2 ازدنی، مسکو 1967؛ بروک س. ا. . نسیلینی میره، مسکو، 1981.