معلومات آخرین
Home / مختلف / مالیکیّت ساتسیلیستی

مالیکیّت ساتسیلیستی

مالیکیّت ساتسیلیستی، شکل تاریخاً مویین مالکیّت جمعیّتی، که اساس اقتصادی ساتسیلیزم را (نیگ. نیز کمونیزم) تشکیل می‌دهد مالکیّت جمعیّتی در نتیجة در رفت روالوتسیة ساتسیلیستی برهم خوردن مالکیّت خصوصی کاپیتالیستی برقرار نمودن دیکتتورة پرولتاریت و عمومی کردن اساس واسطه‌های استحصالات (نیگ. ملّیکنانی) به وجود می‌آید. بر خلاف مالکیّت کاپیتالیستی، که در داخل ساخت فئودالیزم پیدا می‌شود، مالکیّت جمعیّتی ساتسیلیستی در زمان کاپیتالیزم به وجود آمده نمی‌تواند، زیرا که به کمونیزم مناسبتها و شکلهای به کلّی نو اقتصادی خاص است. پیدایش مالکیّت جمعیّتی جریان ستیخیوی نبوده، بلکه عملیات باشعورانه است. صنف کارگر در نتیجة روالوتسیة ساتسیلیستی صاحب حاکمیت گردیده، واسطه‌های استحصالات را از صاحبان آنها کشیده می‌گیرد و به دست خلق می‌دهد. اقتصادچیان حاضرة برجوزی، علی‌الخصوص، ادیالاگهای اصلاحاتچی اثبات کردنی می‌شوند، که گویا مالکیّت جمعیّتی بی تبدّلات روالیوتسیانی ساخت برجوزی، بی دیکتتورة پرولتاریت هم پیدا شده، ترقّی کرده می‌توانسته باشد. ریویزیانیستهای راست و اصلاحاتچیان عقیده دارند، که گویا ساخت ساتسیلیستی در داخل کاپیتالیزم به وجود می‌آمده باشد و گویا مالکیّت دولتی ماناپالیستی نشانة آن باشد. از این جا آنها خلاصه می‌برارند، که کاپیتالیزم با راه تحوّل به ساتسیلیزم «می‌رسیده است»، آن در سیستم کاپیتالیستی تشکّل می‌یافته است و بنا بر آن حاجت با راه روالیوتسیانی به مالکیّت جمعیّتی تبدل دادن مالکیّت خصوصی کاپیتالیستی نبوده است. در نظریة برجوزی «کاپیتالیزم خلقی» در بارة «روالیوتسیه» نسبت به مالکیّت خصوصی، که گویا ماناپالیة صنف کاپیتالستان نشده، به مالکیّت خلق تبدل می‌یافته است، سخنرانیهای زیاد دیده می‌شود. وه‌ای شکل اکتسیانیری کاپیتال را شکل جمعیّتی می‌شمارد، که گویا از آن آدم را استثمار کردن آدم برهم خورده، تفاوت صنفی بین کاپیتالستان و کارگران از میان می‌رفته باشد همة این نظریه‌ها جریان ابژکتیوی جمعیّتی کردن استحصالات کاپیتالیستی را تحلیل نموده، چیز از همه اساس کارکتر مالکیت (یعنی از آن که بودن واسطه‌های استحصالات و از آن که شدن، محصول محنت) همچنین موقع آن را در سیستم مناسبتهای استحصالی به اعتبار نه می‌گیرند.

مالیکیّت جمعیّتی اساس سیستم ساتسیلیستی خواجگی بوده، ساخت هر دو فزة کمونیزم را مویین می‌کند. یکجایه کالّیکتیوانه صاحب بودن به واسطه‌های استحصالات مناسبت آدمان را نیز به یکدیگر دگرگون کرده، منفعتهای جمعیّتی آنان را، به وجود می‌آورد. آنان را از هر گونه ظلم اجتماعی آزاد می‌کند، باعث یگانگی منفعتهای جمعیّتی و شخصی آنان، سببگار مسابقه، همکاری و یاری یکدیگری آنان در جریان عملیات استحصالی می‌گردد. مقصد نو استحصالات-قانع گردانیدن طلبات همة اعضایان جمعیت به میان می‌آید (نیگ. قانون اساسی اقتصادی ساتسیلیزم). مالکیّت جمعیّتی بودن واسطه‌های استحصالات در رفت ترقّی خود دو زینه-ساتسیلیستی و کمونیستی را ته‌ای می‌نماید. مالکیّت سوسیالیستی به درجة پست‌تر ترقّیات عالی قوّه‌های اcتیهسالکنندة جمعیت-زینة ساتسیلیستی موافقت می‌کند، بنا بر آن وه‌ای نظر به مالکیّت کمونیستی نامکمّلتر است. مالکیّت سوسیالیستی مطابقاً به راههای گوناگون تاریخی تشکّل در دو شکل-عمومی‌خلقی و کااپیرتیوی وجود دارد. به مالکیّت عمومی‌خلقی زمین (در ا.ج.ش.س. و رخم پرّه، در دیگر مملکتهای ساتسیلیستی قسماً) ، ثروتهای زیرزمینی، آب، بیشه، زوادّها، فابریککه‌ها، شخته‌ها، نقلیات و بنکها، واسطه‌های علاقه، کارخانه‌های دولتی خواجگی قشلاق. ، فاندهای دولتی منزل و غ. داخلند. در دورة ساتسیلیزم مالکیّت عمومی‌خلقی به خود شکل مالکیّت دولتی را می‌گیرد. دولت ساتسیلیستی به حیات اقتصادی جمعیت، عملیات، تنظیم و تکمیل استحصالات ساتسیلیستی راهبری کرده، درست استفاده نمودن مجموع محصولات جمعیّت را برای منفعت عموم تأمین و مناسبت کمونیستی را به محنت تربیه می‌نماید. شکل کااپیرتیوی مالکیّت سوسیالیستی در نتیجة ترقّی همة شکلهای کااپیرتسیه به وجود می‌آید. کااپیرتیوها همچون مالکان کالّیکتیوها به واسطه و محصولات استحصالات مستقلانه صاحبی می‌کنند و از آنها استفاده می‌برند. شکلهای عمومی‌خلقی و کااپیرتیوی مالکیّت سوسیالیستی ماهیتاً یک‌خِله باشند هم ظاهراً از یکدیگر فرق می‌کنند. شکل اساسی مالکیت در دورة ساتسیلیزم مالکیّت عمومی‌خلقی می‌باشد. مس. ، در ا.ج.ش.س. وزن قیاسی آن قریب 90% فاندهای جمعیّتی استحصالی مملکت را تشکیل می‌دهد (میانه‌های سالهای 70). مالکیّت سوسیالیستی در ا.ج.ش.س. در نتیجة روالوتسیة اکتبر به وجود آمد، که وه‌ای سیستم کاپیتالیستی خواجگی، مالکیّت خصوصی بودن آلات و واسطه‌های استحصالات، اینچنین استثمار آدم از طرف آدم را برهم داد. مالکیّت سوسیالیستی در ا.ج.ش.س. شکل کاملاً حکمفرمایی مالکیت گردید. در جمعیّت ساتسیلیستی، اینچنین مالکیّت تشکیلاتهای جمعیّتی، پرتیوی، اتّفاقهای کسبه، تشکیلاتهای جوانان، جمعیّتهای سپار-7، 1 و غ. وجود دارد. آنها با استحصالات بی‌واسطه علاقه مند نبوده فقط در دایرة تقسیمات و استعمالات نعمتهای مادّی عمل می‌کنند.

 مرکس ک. ، اینگیلس ف. . منیفیست پرتیة کمونیستی. د. . 1968؛

رمرکس. تنقید پراگرمّة گاته،

د، 1957؛ لنین و. ا. ، خطر تهلوقه و چاره‌های ایشگیری کردن آن، اس. ، چ 25؛ همان معلّ. ، دولت به روالیوتسیه، باب 5، همان جا؛ همان معلّ. ، وظیفه‌های نوبتی حاکمیت ساویتی، همان جا؛ در بارة کااپیرتسیه، همان جا؛ پرابلیمы ساتسیلیستیچیسکایی سابستوینّاست. م. ، 1973.

Инчунин кобед

سفی ابوالعلا عبدالمؤمن جاروتی

سفی ابوالعلا عبدالمؤمن جاروتی (سال تولد و وفات نامعلوم) ، لغت‌نویس فارس-تاجیک (عصر 15). در …