میلّت
غلبة روالوتسیة کبیر ساتسیلیستی اکتبر ظلم چندینعصرة ملّی، اجتماعی و خصومت و دشمنی خلقهای مظلوم را ابدی نیست کرده، برای استقلالیّت حقیقی آنها راه گشاد. در نتیجة دگرگونیهای کوللی اجتماعی و اقتصادی و سیاسی و معنوی، که خلق ساویتی با راهبری پرتیة کمونیستی به عمل آورد، ملّتهای صفتاً نو تیپ ساتسیلیستی تشکّل یافتند. در رفت تبدل ملّتهای کاپیتالیستی به ملّتهای ساتسیلیستی علامتهای اساسی آنها مضمون و مندرجة صفتاً نوی پیدا میکنند، که به طلبات و منفعت خلقها موافقند.
پراتسیسّ تشکّل ملّتهایی، که راه غیریکپیتلیستی ترقّیات را تهای کردهاند، در برابر قانونیّتهای عمومی باز یک قطار قانونیّتهای خصوصی نیز دارند. درجة پست انکشاف قوّههای استحصالکننده، مناسبتهای استحصالی، متشکّلی، شعورناکی عامّه و شدّت مبارزة صنفی و غ. بایس پیدایش این خصوصیتهای خاص گردیدهاند. ملّت تاجیک، مثل یک قطار خلقهای دیگر در گذشته قفامانده، در اساس یاری همهطرفة اقتصادی، سیاسی و معنوی خلقهای وطنمان، پیش از همه خلق روس تشکّل یافته است. در دورة ساختمان ساتسیلیزم مفهوم «عمومیت حیات اقتصادی ملّتها معنای حقیقی خود را پیدا کرد. تیرّ-های ملّی از منبة جنگ و جدال و محدودیّت خلقها به عرصة دوستی و برادری و همکاری و یاری بینیهمدیگری آنها تبدل یافت. در رفت ساختمان کمونیزم حدودهای ملّی اهمیت پیشینة خود را گم خواهد کرد. به عمل آوردن ریف. مدنی و غلبة ادیالوژی مارکسیستی-لنینی مدنیّت شکلاً ملّی و مضموناً ساتسیلستان ملّتها، جهانبینی مارکسیستی آنها را به وجود آورد. در ا.ج.ش.س. اوّلین بار در تاریخ انسانیت یگانگی حیات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی و ایدئولوژی ملّتهای گوناگون به عمل آمد. انکیشاف منبعدة آن حیات معنوی آنها را بیش از پیش انتیروتسیانلی میگرداند. این تمایل نه تنها قسم ترکیبی قانونیّت انتیرنتسیانلیکنانی حیات مادّی و معنوی ملّتها، بلکه زمینة ابژکتیوی ترقّیات ملّتهای ساتسیلیستی، به هم نزدیکشوی و نهایت وحدت آنها نیز میباشد. ساختمان کمونیزم مبادلات مادّی و معنوی، در تمام ساحههای حیات جمعیت علاقهمندی ملّتهای ساتسیلیستی را پرزور نموده، محدودیّت ملّی را برهم میدهد. در مملکت ما عمومیت نو تاریخ-خلق ساویتی تشکّل یافت. این نه عمومیت نو ملّی، بلکه عمومیت نو نجتیمای و انتارنتسیانلی و تاریخییست، که سبب به جمعیّت بیسینف گذشتن ملّت میگردد. حالا در مملکت ساویتی پراتسیسّ با این یا آن ملّت یکشوی گروههای خرد ایتنیکی، خلقهخای میده و آدمان علیحده دوام دارد. انکشاف باسرعت منبعدة این قانونیت به رفت ابژکتیوی ساختمان کمونیزم وابسته است. مارکسیزم-لنینیزم تعلیم میدهد، که تنها در سورت غلبة پُرّة کمونیزم وحدت هرجانبة ملّتها امکانپذیر است.
میلّت کمونیستی درجة عالیترین عمومیت انسانی بوده، مفهومهای «ملّت» و «صنف» را استثنا مینماید.
د .: مرکس ک. و اینگیلس ف. ، منیفیست» پرتین ا کمونیستی، اس. مون. ، ج. 1، د. ، 1963؛ مرکس ک. ا اینگیلس ف. ، دیبتы پا پالسنام و واپراس و و فرنکفورتی، ساچ. ، ت. 5؛ همان معلّ. ، آ رزلاجینی فئودالیزمه ا وازنیکناوینی-نتسیانلنыخ گاسودرستو، ساچ. ، ت. 21؛«گ. لنین و. ا. ، «دوستان خلق چیست و آنها به مقابل ساتسیل-دیمانرتها چه طور میجنگند؟ اس. ، ج. 1؛ همان معلّ. ، ملاحظههای تنقیدی عاید به مسئلة ملّی. اس. ، ج. 20؛ بگاوتدیناو ا. م. ، ک واپراس و آ کانسالیدتسی تدجیکسکایی نتسی، استالینبد، 1957؛ صابراو ک. ، تدجیکسکیه ساتسیلیستیچیسکیه نتسیه-دیتیشی اکتبریه، د. ، 1967؛ سوجیکاو م. ، ساتسیلنا-ایکانامیچیسکی پرابلیمы نتسیانلنایی کانسالیدتسی، المه-اته، 1968؛ کلتخچین س. ت. ، لنینیزم آ سوشناست نتسیی ا پت آبرزاونیه انتیرنتسیانلنایی آبشیاست لیودیی. م. . 1976؛ دولتکدماو x. ، ساتسیلناکلسّاوыی آسناوы سبلیجینیه ساتسیلیستیچیسکیخ نتسیی. د. ، 1976، نیگ. نیز به اد. مد. مسئلة ملّی و ملّتچیگی.
س. جاناناو.