میندیلیزم،
و نشان داد، که عاملهای ارثی علیحده وجود داشته، هنگام دورگکنی نیست هم نمیشوند، پیوست هم نمیشوند. امّا در وقت دورگکنی دو نمود علامتهایش از همدیگر فرقکننده (مس. ، تخم سبز و زرد) در دورگههای نسل اوّل فقط یکی این علامتها (دامیننتی) و در دورگههای نسلهای منبعده علامت دیگر (ریتسیسّیوی-نیستشده) ظاهر میگردند. میندیل دائمیت و به همدیگر وابسته نبودن عاملهای ارسی را نه فقط در تجربه اثبات کرد، بلکه تقدیر و مناسبتهای مقداری آنها را در تیپهای گوناگون دورگکنی تدقیق نمود. وهای اینچنین قانونیّت مقداری یکجایشوی (کامبینتسیه)-ا علامتها را هنگام دورگکنی نوعهایی، که نه با یک جفت علامتها، بلکه با دو و یا زیاده جفت علامتها از همدیگر فرق میکنند، آموخته، «قانون یگانة کامبینتسیة علامتهای از همدیگر فرقکومنده» را دریافت. از روی این قانون علامتها» (المنتهای) ارثی به همة پیوستشوی، که موافق قاعدة کامبینتسیه امکانپذیر است، داخل شده میتوانند. به عقیدة مازدیل اساس این قانونیت پراتسیسّی میباشند، که هنگام حاصلشوی هوجیرههای جنسی صادر میگردند. ولی او مکانیزم در هوجیرههای جنسی به عمل آمدن این قانونیّت را پرّه فهمیده نتوانست. ماهیّت این حادثه فقط در اساس تصوّرات حاضره عاید به پراتسیسّهای تقسیمشوی هوجیره (میگه) ، بوایرسی هوجیرههای چینسی (لیداز) و نظریة خراماسامی پریکیت (ت. x. مارگن) آشکار گردید. قانونیّت پیوست گینها و کراسّینگانیر، که مارگن و همکاران او مویین کردند، مکانیزم کیتالاگی قانونهای میندیل را هرجانبه شرح داد و اساس ژنتیکی نظریة انتخاب طبیعی گردید.
س-های 30 ا. 20 ژنتیکه و اساس آن میندلیزم برای دروینیزم تهکرسی مستحکم گردیدند. میندلیزم ژنتیکه و دروینیزم را متّحد نموده، تعلیمات ایوالیوتسیانی را بایی گapدانید. نامتّصلی و بیفاصلگی ارثیت تغییرپذیری ارگانیزمها را تأمین مینماید. در برابر این به وجود آمدن فرق ژنتیکی و ریکامبینتسیة آنها در گیتیرازیگاتها (هوجیره یا ارگانیزمی، که در مجموع ارسیشان گینهای هرخِله دارند) تغیریابندگی ژنتیکی را تأمین میکنند. در ایوالیوتسیه آن قانونیّت ژنتیکی اهمیت دارد، که در آن فرق ارثی بین فردها در پاپولیتسیههای ارگانیزمهای وحشی ظاهر میگردد. در این مورد فردهای موتوتی (ارگانیزمهای علامتهای ارسیشان تغییریافته) حالتهای را استفاده میبرند، که حیات و نسلدیهی آنها را تأمین مینمایند. این پرینتسیپهای نو برای حلّ مسئلههای مشکل دروینیزم کمک رسانید و به کار کرده برآمدن تعلیمات عاید به پراتسیسّهای میکرواوالیوتسیه امکانیت داد. میندلیزم اساس نظریهوی متدهای حاضرة سیلیکتسیة میکروارگنیزمها، رستنیهای باغی و هیوانات خانگی بوده، به رواج و رونق ژنتیکة طبّی مساعدت میکند.
د .: گیسیناویچ a. g. ، زراجدیکی گینتیک. م. ، 1967.