معلومات آخرین
Home / مدنیت و صنعت / میلادرمه

میلادرمه

میلادرمه (از یون. melos-سرود، ترانه و درمه) ، 1) جنر دراماتورگیه؛ پیسه‌ای، که به کانفلیکت تیز و تند، احساس مبالغناک، آهنگ پندآمیز و به هم مقابل‌‌گذاری نیروی نیکی و بدی اساس یافته است. پیدایش میلادرمه به دراماتورگیة دموکراتی آخر عصر 18 فرنتسیه، که در آن oهaنگهای اعتراضی ضد نابرابریهای اجتماعی و هورافات بیشتر حس می‌شد، قشّاقی و باهوقوقی خلق، واضح تصویر می‌یافت، وابسته acت.

شکل ابتدایی میلادرمه را ج. ج. روسّا (سیهیه‌های لیریکی «پیگملیان»، 1702) آفریده بود (همچنین اثرهای ج. مان وال، ه. سویستر، ف. پیه).

و مقصد داشت، دیکلمتسیه، پنتا­میمه و موسیقی را به هم پیوسته، برای باز هم تأثیرناک برآمدن درمة پسیخالاگی موفق شود. ج. ج. روسّا موسیقی را از شرطیّتهایو محدودیّتهای اُپروی آزاد گردانده، آن را به هر یک حسیات باطنی پیرسانجها موافقن تهیه می‌کرد. س-های 30-40 ا. 19 دورة نشو و نمای این جنر به حساب می‌رود. در روسیه سالهای 20 عصر 19 (پیسه‌های ن. و. کوکالنیک، ن. ا. پالیوایی و دیگ .) پیدا شده است. میلادرمه تدریجاً ماهیّت اومانیستیش را از دست داده، به آن عنصرهای سینتیمین­تلیزم و سیوجیتهای سطحی و ساخته‌کارانه راه می‌یابد. و. گ. بیلینسکیی و ن. و. گوگول بعضی اثرهای این جنر را عصر تازیانة سخت تشکیل گرفته بودند، چون که آن اثرها از حقیقت واقعی، از مسئله‌های مو­هیم و اوّلیندرجة جمعیّت روس دور بوده، کارکترهای و حادثات هم به طور ساخته معنیداد می‌شدند. میلادرمه به تئاتر و دراماتورگیة ساویتی از سالهای اوّل روالوتسیة کبیر ساتسیلیستی اکتبر راه یافت. م. گارکیی و ا. و. لونچرسکیی به آن همچون به در­مة اجتماعی دارای روحیة رمان­تیکی بها داده، به حمایه میلادرمه برآمد کردند. میلادرمه تدریجاً اهمیت خود را گم کرد، ولی پرینتسیپهای آن به سپیکتکلهای درموی راه یاف­ته («میفرید» ر. شومن، «پیر-گیونت» ه. گریگ، «شان لیر» م. ب­لکیریف) ، تا امروز چندی لحظه‌های نمایشرا‌ آرا می‌دهد. میلادرمه در ایجادیات بعضی دراماتورگان معاصر (ا. ن. اربوزاو، ن. د. سلыنسکیی و دیگ .) به نظر می‌رسد. نشانه‌های میلادرمه در دراماتورگیة ساویتی تاجیک در سالهای تولید و تشکّل آن (1929-41) و منبعد مشاهده می‌­شود (پیسه‌های «صنوبر» ر­هیم جلیل. «دختر ناکام» و ج. اکرامی، «مادر نگران بود» ف. انصاری و غیره). 2) اثر موسیقی درموی، که به مانالاگ و دیالوگهایش موسیقی (یکجایه با متن یا با نوبت) جر می‌شود. «آرفیی» بسته‌کاران روس ا. ا. فامین و یه. ب. کنیج­نین (1792) از بهترین نمونه‌های چنین میلادرمه به شمار می‌رود. میلادرمه‌های بسته‌کار چکی. بینده (از جمله، «اریدنه در نکساس»، 1774 و «می‌­لیّه»، 1775) و بسته‌کار نیمیس ک. گ. نیفی («سافانیسبه»، 1782) مشهورند.

پ. نورجاناو.

Инчунин кобед

سرخانه

سرخانه، قسم اوّل سرود، که به اندازة یک بیت متن سرود اجرا می‌شود. بعضاً سرخط …