میهسیتی خجندی
مهستی (1098، خجند-سال وفات نامعلوم، گنجه) ، شاعرة فارس-تاجیک. میهسیتی xوجندی تا سن 20-سالگی در زادگاهش به یاری پدرش علمهای رسمی زمان و صنعت موسیقی را ازخود نموده، در نواختن چنگ، بربط و عود مهارت پیدا کرده است. در این آوان آوازة مطربی و مهارت شعرگوی شاعره در ماوراءالنهر و خراسان، ایران و آذربایجان انتشار یافت. میهسیتی xوجندی بعد وفات پدرش (تقریباً سالهای 1118-19) به گنجه سفر کرد. سلطان محمود، این دری وقت حکومت آذربایجان را به عهده داشت، او را به دربار دعوت کرد. به سبب از اطاعت شاه برآمدکش از دربار رانده شد. میهسیتی xوجندی گنجه را ترک نموده، چند مدّت در بلخ و مرو زندگی کرده است. در مرو به دربار سلطان سنجر راه، یافته، به مقام بلند و حرمت و احترام زیاد صاحب میشود. میهسیتی xوجندی در این جا با شاعران و ادیبان مشهور عمرن خییام، ادیب صابر، انوری، سعیدهسن غزنوی و دیگران رابطة ادبی پیدا کرد. میهسیتی xوجندی شاهد بسیار واقعههای و جنگهای خونین سلطان سنجر بود. او به سبب علّتهای زمانه، خصوصاً، جنگهای قرخیتایان و عصیان ترکان روز به وطنش برگشته نتوانسته، بین سالهای 1153-54 از مرو باز به گنجه میرود و تا آخر عمر در این شهر میماند. دیوان اشعار میهسیتی xوجندی، که خود شایره آن را با نام «چارگاه میخسیتی» تدقیق کرده بود، تا زمان ما باقی نمانده است. حالا از میهسیتی xوجندی 173 رباعی، یکچند غزل و غ. باقیست، که به شکل دیوان در ایران (تهران، 1957) به طبع رسیدهاند. میهسیتی xوجندی یکی از شاعرههای آزادیدوست بوده، در زمانش بر ضد معلومی و بیحقوقی زنان شرق برآمده، بسیار علّت و کمبودیهای ساخت فئودالی را فاش کرده است.
د .: بیریلس ا. ه. ، نیزمی فیزول، م. ، 1062؛ تاجیکستان. عثمان، شاعره مهستی، د. ، 1963؛ ریپکاین، استاریه پیرسیدسکایی ا تدجیکسکایی لیتیرتورы، م. ، 1970.
. هدایتاو.