مکتب مینیاتور شیراز، یکی از سبک و مکتبهای مینیاتورنگاری، که نیمة اوّل عصر 14 در شیراز تشکّل یافته است. قدیمترین نمونة آثار مدنیّت مینیاتور شیراز، که تا زمان ما رسیده است، مینیاتورکاری و آرایشات هفت دستخط «شاهنامه» فردوسی میباشد، که سالهای 1330-52 انجام یافته است. در این سالها در شیراز کتابخانهای عمل میکرد، که مینیاتورنگاران و هنرمندان سلیقهاشان گوناگون را گرد آورده بود. اسلوب عمومی مینیاتورهای این مکتب کارکتر مانومینتلی داشته، جثّههای کلان (بعضاً برقدّ مصوّره) در زمین سرخ یا زرد آفریده میشد. پییزجنگاری همچون توصیف جای عمل انکشاف یافته، تصویر عنیق فضا به حکم عنعنه میدرآید.
سالهای 70 عصر 14 در مصوّرههای مدنیّت مینیاتور شیراز پرینتسیپ دیتر فزایی-تصویر سیرترکیبه و سیرجوزعیات در مینیاتور معمول میگردد. در آخر عصر 14 و ابتدای عصر 15 بعد بغداد و تبریز را فتح نمودن تیمور هنرمندان و صنعتکاران زیادی به سمرقند و شیراز آورده شدهاد و مدنیّت مینیاتور شیراز رو به انکشاف نهاد.
وه این دستخط «تذکرهت-yل-شعرا»، که سالهای 1410-11. تألیف شدهاند گواهی میدهد. در قطار مینیاتورهای سبک شیراز در این دستخطها باز مصوّرههای با اسلوب مینیاتورنگاری بغداد و تبریز ایجادشده وامیخورند، که برجستهترین نمایندة آن جونید سولتای بود. در این مینیاتورها پرینتسیپ تصویر فزایی و کامپازیتسیه مکمّل گردیده، تفسیر آبرز، پییزج، اجسام معماری با تأثیر مینیاتورهای جونید سلطان انکشاف یافت. ولی سال 1420 از این دو رویه سبک شیراز برتری پیدا کرده، اسلوب مینیاتورنگاری بغداد و تبریز را تنگ کرده برآورد. تصویرات عنیق، شمارة جثّهها کم، تناسب رنگ و حالت پیکرها چاویشگر میگردند («تذکرهت-اش-شعرا»، 1420).
هتّا اصولهای مینیاتورنگاری در مکتب بغداد رسمگردیده تعبیر نو خود را مییابند. در اکثر مینیاتورها به صفت زمین (فان) قلّههای یکرنگ تیرهفام استفاده میشوند. انکشاف منبعدة مدنیّت مینیاتور شیراز با همی راه صورت گرفته است («تاریخ جهانکُشا» جوینی، 1438، «خمسه» نظامی، 1444-45). قلّههای یکرنگ تیغههایشان با رخهای حاشیهمانند آرا داده شده با مرور زمان معیار معمول مینیاتورهای این مکتب میگردد. تصویر مخصوص مرغزار با انبوه رستنیهای زیچ، خرسنگهای قُنغورمآگند، ابرهای قَبَت بقبت و پرپیچ و تاب نشانههای خاص مینیاتورهای سالهای 40-م به شمار میرود.
به مینیاتورهای مدنیّت مینیاتور شیراز نیمة دوّم عصر 15 موجز، تابشهای روشن رنگها خاص است («شاهنامه»، 1450-60). در آخر عصر 15 مدنیّت مینیاتور شیراز به اوج انکشاف خود رسیده، تمام نازکی، دقیقی و نظرربایی صنعت مینیاتورنگاری را در خود تجسم میکند («خمسه» نظامی، 1491). مدنیّت مینیاتور شیراز در عصر 16 هم انکشاف یافته، در خود بهترین صفتهای مینیاتورنگاری آخر عصر 15-ا شیراز را نگاه میدارد (دیوان حافظ، 1532).
ز آخر سالهای 40-م مقدار دستخطهای مینیاتوردار افزوده، کامپازیتسی بای و مکمّل، رنگها روشن و جاذب میگردند («خمسه» نظامی، 1543-44؛ 1545). در سالهای 1560-70 مدنیّت مینیاتور شیراز به دورة نو قدم مینهد، که به آن کامپازیتسیة بسیارفیگوروی خاص بود (مس. ، تصویر جوگانبازی، مراسمهای گوناگون سیرآدم و غ .). بازیافتهای ایجادی کامپازیتسیة بسیارفیگوروی علیالخصوص در «مهر و مشتری» عصّار تبریزی، «کلیات» سعدی شیرازی، «شاهنامه» فردوسی (1594-95) روشن به چشم میرسد. مینیاتورخای این دوره از روی اندازه کلانتر شده، دامن موضوعشان وسیع میگردد و جزئیات میشی باتفصیلتر افاده مییابد.
مقام آرایشات، که یکی از جزءهای مهمترین مدنیّت مینیاتور شیراز بود، باز هم میافزاید: دیر نگاشتن جزئیات معماری رنگ و بار، زیب و زینت و نقش و نگار طبیعی قوّت میگیرد. مدنیّت مینیاتور شیراز در طول poه دور و دراز ایجادی (نیمة دوّم عصر 15-ابتدای عصر 17) به بسیار بازیافتها نایل شد و برابر ماهرانه هضم لمودن عنعنة دیگر سبک و رویههای مینیاتورنگاری اسلوب خاص خود را تا آخر نگاه داشت.
م. اشرفی.