مهرم
(ار. -منعکردشده، خویش و تبار) ، خویش و تبار از همه نزدیک و امکانپذیری دیدن رویی بین مرد و زن. موافق شریعت اسلام به زن شوهر (محرم تن) ، پدر و مادر، برادر و خواهر، عمک، بابا، تغا، پدرعروس و عمک و تغای شوهر محرم حساب مییافتند. عادتاً زنان از محرمهای روی خود را نمیپوشیدند. برادر کلانی در صورت وفات برادر خردی زن او را گرفته نمیتوانست، زیرا زن برادر خردی «عروس» برادر کلانی به حساب میرفت. برعکس، برادر خردی به زن برادر مرحوم خانهدار شده میتوانست. روی نپوشیدن زن از دیگر خویش و تبار شوهر (با اجازت شوهر و خسر و خوشدامن) نیز امکان داشت. بعد مرگ شوهر یا زن نکاح اعتبار خود را گم میکرد و زن و شوهر به همدیگر نامحرم میشدند. بعد وفات زن جسد او را تنها شخصان محرم-پسر، برادر، تغا و یا شخصی، که مرحوم در وقت زنده بودنش وصیّت کرده بود (محرم گور) ، به قبر گذاشته میتوانست. بسیار رسم و عادتهایی، که وابسته به محرم بودند، بعد انقلاب تدریجاً از بین رفتند. حالا محرم به معنای همراز. خذمتگار باوفا نیز به کار برده میشود.