لُبنان- ریسپوبلپکة لُبنان (lebanon-لون ) ، دولت خرد موتّرقییست، کی در آسیای غربی و ساحل شرکی بهر میانزمین میباشد. در شمال و شرق با سوریه، در با جنوب و شرق با اسرائیل همسرحد میباشد. مساحتش 10، 4 هزار کم2. اهالیش 6، 3 ملن. نفر (2017 سال). پایتختش شهر بییروت میباشد. از جهت مأمور لُبنان به 5 ولایت تقسیم میشود.
ساخت دولتی. لُبنان-ریسپوبلیکة پارلمانی میباشد. کانستیتوتسیة جاریاش 23 مهای 1926 قبول شده است (سالهای 1927، 1929، 1943، 1947، 1976 و 1990 به آن تغییرات داخل کرده شدهاند). سردار دولت-پرزیدنت، که او را پارلمنت به مهلت 6 سال انتخاب میکند. پرزیدنت سروزیر و وزیران را تعیین و از وظیفهاشان خالی میکوند، قانون میبرارد.
او سرفرمانده قوّههای مسلّح نیز میباشه، ل. opگن عالی حاکمیت قانونبرآر-پارلمنت یکپلتگیست، که در اساس سیستم کانفیسّیانلی (علامت دینی) به مهلت 4 سال انتخاب میشود. مسئلههای معموری را در آکروگها، گوبرناتورها نه در ناحیهها سوپریفیکتها حل میکنند، که آنها را حکومت تعیین میکند. سیستم سودی: سودهای انستنتسیة یکم، اپیلّیتسیانی و کسستسیانی، سودهای شرعی. سیستم سودهای مأموری، دایر به مسئلههای بحث محنتی-اربیترجها، سود دایر به مسئلههای بیخطری دولتی.
لُبنان در خریطه
طبیعت: لُبنان اساساً مملکت کوهسار؛ در کد-قد پستخمی کمبر نزدیساهیلی قطارکوه لُبنان غapبی و قطارکوه لُبنان شرکی طول کشیده، در بین آنها پست چقوری بیکها واقعست. اقلیمش سوبتراپیکی؛ تابستان خشک و زمستان سیرنم. در ناحیههای نزد ساحل حرارتش ژانویه 13° س، ژوئیه 28°س، در بلندی تقریباً 1000 متر 6° س-22°س.
بارشات سالانه در ناحیههای نزد ساحل 750-1000 مّ، در کوهسار زیاده از 1000 مّ. در وادی بیکها نه پشتهکوه گران قطارکوه لُبنان شرکی 400-800 مّ. دریاهایش خرد. دریای کلانترین لیتن. خاکش دارچینی، خاکستررنگ دارچینی سنگلاخ. نباتاتش اساساً بتگی، در غرب پشتهکوه قطارکوه لُبنان بیشههای باقیمانده (بُلوط همیشهسبز، چنار، فرق، صنوبر، ارچه) دچار میآیند. عالم هیواناتش: کفتار رخ-رخ، شغال، غزال (قریب تماماً قیر شده است). خیلهای زیاد خاینده و پرّندهها نیز موجودند.
اهالش: زیاده از 90%-ا اهالی-عربها. قریب 500 هزار نفر از آنها فراریان فلستینیند. در لُبنان ارمنیها، کُردها، شمارة کم چیرکیسه، ترکها، فارسها، یهودیان، اوراپایها و دیگران زندگی میکنند. زبان رسمی-عربی، زبانهای فرنسوی و انگلیسی نیز معمولند. زیاده از 30% حصّة هالی مسلمان (سنّی، شیعه، دروزها) ، باقیمانده-نصرانی (از آنها 2/ز حسهاشان مرانیتها). زیچی میانة اهالی در 1 متر مربّع 520، 46 نفر (2016 سال). شهرهای کلان-بییروت (قریب 2 ملن. نفر اهال سال 2017) ، ترابلیس، سیدا و زهله میباشند.
ویدیو عاید لُبنان
آچیرک تاریخی: در مساحت هازیرة لُبنان آدمان از زمانهای قدیم اینجاینب زندگی میکنند. قدیمترین اهالی این دیار قبیلههای فنشچیها، خرریها و دیگر بودند. در هزارة 4-2 تا میلاد در مساحت لُبنان یکچند شهر-دولتهای فنیکیه: ببل (حاضره جوبیل) ، تیر (هازیره سور) ، سیدان (حاضره سیدا) ، ویریت (حاضره بییروت) و غیره تشکیل شودند. در عهد فرعون مصر توتماس 3 (سالهای 1525-1473 تا میلاد حکم رانده است) مساحت لُبنان به مصر داخل کرده شد.
شهر-دولتهای فنیقیّه را آشور، بابلستان، دولت هخامنشیان فارس، اسکندر مقدونی و دیگر دولتها ضبط کرده بودند. سال 64 تا میلاد مساحت لُبنان به مضافات سوریة ریم، بعدتر به هیت امپراتوری ویزنتیه داخل کرده شد. عربها لُبنانpo در عصر 7 ضبط کردند، اهالی مملکت زبان عربی و قسم زیاد آن دین اسلام را قبول کرد. عصرهای 8-9 در لُبنان کوهستان پیروان یک قطار مذهب نصرانی، از جمله مرانیها ساکن شدند. ا. ا در لُبنان تعلیمات مذهب شیعة دروزها پهن گردید. صلیبداران آخرهای عصر 11 لُبنان را ضبط کرده، با دستگیری مرانیان عالیمنصب چندین امارتهای فئودالی برپا کردند. آنها آخرهای عصر 18 از لُبنان رانده شدند.
لُبنان در عصر 13 ابتدای عصر 16 تابع مملوکهای مصر بود. آخر عصر 15 ابتدای عصر 16 در زمینة جماعتهای دروز و مرانی در لُبنان کوهستان امارت مختار لُبنان تشکیل شد. سال 1516 مساحت. لُبنان به صفت یک قسم سوریه به هیت امپراتوری عثمانیه داخل کرده شد. آخر عصر 18-ابتدای عصر 19 مناسبتهای مالی و پولی انکیشاف یافتند. اوّلین منوفکتورهها به وجود آمدند. سیاست مرکزانیدن لُبنان گذرانیده میشد.
در دورة اصلاحاتهای امپراتوری عثمانیه (1839-اولهای سالهای 70-م) در لُبنان نیز چندین اصلاحات گذرانیده شد. سالهای 1841، 1845، 1860 بین دروزهای و مرانیها نیزا و نفاق، رویی داد. حکومت ترکیه از این وضعیت استفاده برده کوشش کرد، که حاکمیت خود را در لُبنان برقرار نماید. در نتیجة مقابلت اهالی و مداخلة دولتهای اوراپه به لُبنان به اندازهای مختاریت داده شد. آن به دو مضافات-دروزی و مرانی تقسیم شد، که در نتیجه ظلم و استبداد فئودالها افزود.
پرچم لُبنان
سال 1859 دهقانان کیسرونه بر ضد فئودالها شورش برداشتند. سالهای 1860-1861 با بهانة حفظ اهالی نصرانی قشونهای فرانسه مملکت را ضبط کردند. ژوئن 1861 کمیسیون بینلخلقی (در هیت فرانسه، بریتنیة کبیر، اوستریه، پروسّیه، روسیه، امپراتوری عثمانیه) نظامنامة لُبنان را کار کرده برآمدند (از همین دوره مملکت رسماً لُبنان نام گرفت) ، که موافق آن در مساحت لُبنان کوهستان لُبنان یگانه و مختار اعلان گردید. امتیازهای فئودالان لُبنان بیکار و در لُبنان جایگیر کردن قشونهای ترکیه منع کرده شد. از آخرهای سالهای 50-ام عصر 19 لُبنان به یکی از مرکزهای علم و معرفت عرب، بعد به مرکز حرکت ملّی آزادیخواهانه تبدل یافت.
لُبنان در عصرهای 19-20 همچون جزء امپراتوری عثمانیه به نیممستملکة دولتهای اوراپة غربی تبدل یافت. در دورة جنگ یکم جهانی 1914-1918 ترکیه مختاریّت لُبنان را بیکار کرد. اکتبر 1918 قشونهای انگلیه و فرانسه لُبنان را ضبط کردند. سپتامبر 1920 حکومت فرانسه در زیر وکالت خود برپا گردیدن دولت «لُبنان بزرگ» را اعلان نموده، ناحیههای مسلماننشین را به مساحت لُبنان کوهستان هم راه کرد. خلق لُبنان بر ضد مستملکداران فرانسوی فعالانه مبارزه برد. سال 1924 کمونیستان لُبنان و سوریه پرتیة کمونیستی سوریه (پکس) را برپا نمودند.
در ابتدای جنگ دوّم جهانی 1939-1945 در لُبنان حالت غربی اعلان و پارلمنت پراکنده کرده شد؛ فعالیّت پرتیة کمونیستی نیز منع گردید. بعد تسلیم شدن فرانسه ماه ژوئن 1940 لُبنان عملاً در زیر نظارت کمیسیون موتارکة اتلیه و ژرمنیه ماند. قسمهای حربی «فرانسة آزاد» و قشونهای انگلیه 8 ژوئن 1941 به مساحت لُبنان درآمدند. سرفرمانده قشونهای فرانسه ژنرال کتر و بیکار شدن وکالت فرانسرا اعلان کرد. وهای 26 نوامبر 1941 اظهارات را دایر به لُبنان دادن استقلالیت تصدیق نمود. همین طور 22 نوامبر 1943 حکومت قانونی لُبنان برپا گردید.
این روز همچون عید ملّی لُبنان روز استقلالیت جشن گرفته میشود. در همان وقت بین capداران جماعههای نصرانی و مسلمان معاهدة ملّی بسته شد، که آن سیستم کانفیسّیانلی را مستحکم نمود. موافق این معاهدة ملّی حاکمیت را در بین سرداران جماعههای مسلمان و نصرانی تقسیم نمودند (با امتیاز نصرانیان). لُبنان از آگوست 1944 با اتّحاد شوعروی مناسبتهای دیپلماتی دارد. مارت 1945 لُبنان در تشکیل نمودن لیگة مملکتهای عرب اشتراک کرد. خود همان سال لُبنان اعضای تدم شد.
صورت لُبنانیها
امپریالیزم فرانسه کوشش میکرد، که بعد جنگ قشونهای خود را از خاک لُبنان نبرارد. حرکت مقابلت بر ضد استیلاگران cap شد. بریتنیة کبیر و فرانسه مجبور شدند قشونهای خود را برآرند. قشونهای آخرین 31 دسامبر 1946 از لُبنان برآمدند. برقرار شدن استقلالیّت ملّی به انکشاف اقتصادیات مملکت مساعدت کرد. حکومت چندین کارخانههای شرکتهای خارجی را خریده گرفته ملّی کنانید.
در راه استفاده بردن ذخیرههای طبیعی چارهها دیده شد. امّا ماناپالپیهای خارجی در اقسادیات لُبنان موقع مستحکم داشتند. کاپیتال ایالات متحدة امریکا تارفت بیشتر به لُبنان داخل میشد. محنتکشان طلب کردند، که شرایت زندگانی بهتر، سیاست داخلی و خارجی دموکراتی کنانیده شود. در این مبارزه پرتیة کمونیستی لُبنان، که سال 1944 همچون پرتیة مستقل تشکّل یافته از سال 1948 در حالت غیریلیگلی بود، فعالانه اشتراک کرد.
سالهای 1948-1949 لُبنان در جنگ مصر و اسرائیل اشتراک کرده، همراه مملکتهای دیگر عرب به شرطنامة موتارقه با اسرائیل (23 مارت 1949) امضا کرد. حکومت سال 1951 جواباً به طلب عامّة خلق تکلیف دولتهای امپریالیستی را در خصوص به اتّفاقهای حربی اشتراک نمودن لُبنان را رد کرد. امّا کامل شمون، که سال 1952 پرزیدنت انتخاب شد، بر خلاف وعدههای پیش از انتخابات دادهاش راه با غapب نزدیکشوی را پیش گرفت.
در دورة تجاوز انگلیه، فرانسه و اسرائیل بر ضد مصر با حکومتهای اشتراکچیان تجاوز مناسبت را نکند. ماه مارت 1957 لُبنان «داکترینة اییزینخوار» را قبول کرد. اوّل 1958 فرانت متّحدة ملّی تشکیل شد، وهای طلب کرد، که سیاست مستقلانة داخلی و خارجی به عمل برآورده شود. قوّههای ترقّیپرور کوشش میکردند، که لُبنان در حرکت ملّی آزادیخواهانة خلقهای عرب فعالانه اشتراک کند، امّا سرداران جماعه نصرانی به این ضد بودند. ماه مهای 1958 کارپرتایی عمومی سیاسی cap شده، به جنگ گرجدنی تبدل یافت.
تجاوز امریکا به لُبنان ژوئیة 1958 cap شد، که تشبثکار آن شمون بود. سپتامبر 1968 بعد پرزیدنت شدند ژنرال فؤاد شهاب زد و خورد خاتمه یافت. ر. کرامه سردار حکومت نو شد. حکومت کرامه اظهار نمود، که آن با «داکارینة اییزینخوار» هیچ یک علاقه ندارد و سیاست بیطرف بودن، به بلوکها همراه نشدن اساس سیاست خارجیاش میباشد.
خریطة لُبنان
اکتبر 1958 قشونهای امیریکایی از خاک لُبنان برآورده شدند. جنگ گرجدنی 1958 انعکاس بحران سیستم کانفیسّیانلی و بنیاد سیاسی حکومت بود. پرزیدنت فؤاد شهاب به ارتش تکیه نموده اصلاحاتها گذرانید (1958-1964) ، که ذاتاً رویکی بوده، در سیستم سیاسی مملکت به تغییر جدّی آورده نرسانید. در دوام سالهای 60-م و نیمة 1-ام سالهای 70-م در مملکت حرکت دموکراتی باز اوج گرفته، با سرداری ک. جمبولات-سرور پرتیة پراگریسّیوی سوسیالیستی بلاقی قوّههای ترقّیپروری ملّی تشکّل یافت.
تشکیلاتهای حرکت مودابیلت فلستین از سال 1968 در مساحت لُبنان عمل میکنند. قوّههای نصرانیان راست (پرتیة کتیب، پرتیة ملّی لیبرالی و غیره) بر ضد در لُبنان وجود داشتن حرکت مقابلت فلستین سرآمدند و این بود، که سال 1969 زد و خورد یراقناک به عمل آمد. پس از آن که نوامبر 1969 در قاهره بین لُبنان و تشکیلات آزادکنندة فلستین معاهده بسته شد، بحران تیز و تند سیاسی مملکت خاتمه یافت. مة 1973 فرماندهی ارمیة لُبنان با رضائیت پریزیدینت س. فرنجی (1970-1976) باز به مقابل حرکت مقابلت فلستین جنگ cap کرد.
آوریل 1975 قوّههای نصرانیان راست با دستگیری دولتهای امپریالیستی، اسرائیل و قوّههای ارتجاعیپ اعراب با مقصد تارمار نمودن حرکت مقابلت فلستین و اتّفاقچن آن-قوّههای ترقّیپرور ملّی در لُبنان جنجال کلان خیزاندند. بلاک پرتیههای نصرانیان راست به مقصد خود نرسیده، آگهها را از روی علامت دینی تقسیم کردن مملکت را طلب کردند. آگوست 1975 قوّههای ترقّیپرور ملّی پراگرمّة اصلاحات دموکراتی را پیشنهاد کردند، که آن به برهم دادن سیستم کانفیسّیایلی روانه کرده شده بود.
ژانویه-مارت 1976 در ارمیة لُبنان اختلاف به وجود آمد. دایرههای مویین حربی با دستگیری اکثریّت دیپوتتهای پارلمنت مارت 1976 کشش کردند، که پرزیدنت فرنجی پیش از مهلت به استعفا برآید، امّا این کوشش برار نگرفت. ژوئن 1976 به لُبنان قشونهای سوریه داخل شدند. قوّههای نصرانیان راست آگوست 1976 بعد محاصرة یک و نیم ماهه لگیر در بییروت واقع گردیدة فلستینیها-طل-زعتر را اشغال کردند. ا. سرکیس سپتامبر 1976 پرزیدنت تعیین شد. اکتبر 1976 در ارّیاز و قاهره مشورت سرداران دولتهای عرب گذرانیده شد و پس از آن ماجرای یراقناک لُبنان خاتمه یافت.
اقتصادیات: مجموع محصولات داخلی لُبنان در سال 2016-م مبلغ 86 ملّیرد دلار ایالات متحدة امریکا-را تشکیل کرد (gdp (purchasing power parity)). xاجگی قشلاق و صناعتپ لُبنان چندان ترقّی نکردهاند. لیکن سیستم مالی و بنک و دایرة خذمترسانی آن خیلی انکشاف یافته است و از 2/ز حصّة درآمد ملّی مملکت را تشکیل میکند. تهکرسی اقتصادیات لُبنان را سیکتار خصوصی تشکیل میدهد. اکثریّت کارخانههای آن فابریکه و زوادهای خردند. صناعت معدن کوهی نیز از کارخانههای خرد عبارت است؛ معدن آهن و انگشت بر استخراج و آسفالت استحصال میکنند. کارخانههای استحصال محصولات نیفت تابع کاپیتال خارجی میباشند. صناعت تسیمینت ترقّی میکند. kopxoنههای متالورگی، کارکرد متال و شیمیایی ساختند. بافندگی از ساحههای قدیمترین مملکت میباشد. از کارخانههای صناعت خوراکواری زوادهای قند بیشتر انکشاف یافتهاند. لُبنان حصّة هالی زمین ندارد و آن را از زمینداران کلان اجاره میگیرند.
شکلاً اساسی استفادبری زمین چاریکّاریست. از غلّهدانه گندم، جو، از لُبیایها نسک، نخود دشتی، نوت و غیره کشت میشود. باغداری (سیب، میوة ستروسی، زیتون و بنن) و تاکداری ترقّی کرده است. لبلبوی قند و تماکو نیز پرورش میشود. کوهها چراگاه ندارند. بنا بر آن برای پرورش گاو امکانیت نیست. بز و گوسفند و مرغ میپرورند، ماهیگیری رواج یافته است. نقلیات اساسی-اتومبیل. طول راه اتومبیلگرد 6، 5 هزار متر. بییروت-بندر کلان بحری و اویتسیانی. سالهای 1966-67 بین لُبنان، اتّحاد شوعروی و دیگر مملکتهای سوسیالیستی علاقة هوایی به راه مانده شد. لُبنان به خارجه میوة ستروسی، سیب، پشم، نخ پخته، پوست، سیمان برآورده، از خارجه ماشین و تجهیزات، مصنوعات متالی، چوب، خوراکواری، چاروا میخرد. واحد پولش-فونت لُبنانی (100 فونت لُبنان=22 سوم و 18 تین ساویتی، ژانویه 1979). واهید پولیاش – فونت لُبنانی در سال 2017 میباشد و قربش تقریباً برابر 1500 lbp =1 دلار ایالات متحدة امریکا است.
پرتیههای سیاسی و اتّفاقهای کسبه: کتیب («فلنگههای لُبنان»). همچون پرتیه از سال 1943 عمل میکند. پرتیة اساسی بلاک قوّههای راست نصرانی «فرانت لُبنان» (فل). پرتیة ملّی لیبرالی. تأسیسش سال 1958. به فل داخل است. بلوک ملّی. تأسیسش سال 1943. پرتییه ترقّیپرور ساتسیلیستی. تأسیسش سال 1949. پرتیة ملّی اجتماعی. تعسیسش سال 1932. حرکت ناصرچیان مستقل. تأسیسش سال 1971. تشکیلات عملیات کمونیستی لُبنان. تأسیسش سال 1971. پرتپیه تجدد سوسیالیستی عرب (بعث). تأسیسش سال 1950. پرتییه کمونیست لُبنان (تأسیسش سال 1924). فدراسیون عمومی اتّفاقهای کسبة کارگران و خذمتچیان لُبنان.
مطبوعات، رادیو، تیلیوینان: سالهای آخر عصر 20 در مملکت نامگوی زیاد مطبوعات دوری به زبانهای عربی، فرنسوی، انگلیسی و ارمنی نشر میشد. گزیتههای اساسی به زبان عربی: «ال-امال» (تأسیسش 1039) ، آرگن پرتیة کتیب «ال-انوار» (1959) ، «ال-محرر» (1902) ، «ان-نهار» (1933) ، «ان-ندا» (1959) ، «اس-سفیر» (1974) و غ. به زبان انگلنسی: «دییل ستر» (1952) ، به زبان فرنسوی: «آرین-جر» (1971). جرنلهای اساسی: «ال-حوادث»، «اس-سییاد»، «ال-اسا و-ال-عربی»، «ال-خرریه» و غیره. نه کم از 5 رادیوستنسیه دارد، که برنامههای خود را به زبانهای عربی، فرنسوی، انگلیسی، ارمنی میشونواند. در مملکت 2 شرکت تیلاویزیان کار میکند.
ادبیات: عصر 19 در ادبیات لُبنان، به مانند آن که در ادبیات مصر، سورین و دیگر مملکتهای عرب بود، راههای معرفتپروری پهن گردیده، حرکت احیای مدنیّت عرب تشکّل یافت. ادیالاگهای این حرکت معرفتپروران نسیف-ال-یزیجی (1800-71) ، بتروس ال-بوستانی (1819-83) ، احمد فارِس اش-شیدیاق (1804-87) و دیگر بودند. در نیمة 2-یوم عصر 19-ابتدای عصر 20 در ادبیات لُبنان غایههای معرفتپروری و ضدفیادلی موقع مویین را اشغال کردند. در عرفة جنگ یکم جهانی ادبیات لُبنان به دورة نو ترقّیات خود داخل شد: اسلوب رمانتیزم و رئالیزم تنقیدی شکل گرفتند. در اثرهای تنقیدی تأثیر و. گ. بیلینسکیی براعلا ظاهر میشد.
عمر فخوری، توفیق یوسف اوّاد (مجموعة حکایهها از حیات کمبغلان «پسرک لنگ»، 1936، رمان وطنپرورانة «ناتس»، 1939) ، کرم ملهم (رمانهای «سلکسل»، 1936، «فریاد درد و الم») و دیگر نویسندگان و شاعران در انکشاف ریلیستانة ادبیات لُبنان سهم ارزنده گذاشتند.
در دورة جنگ دوّم جهانی 1939-45 و پس از جنگ نویسندگان پیشقدم لُبنان در اطراف جرنل اجتماعی و سیاسی «ات-طریق» («راه») ، که اساسگذاران آن عمر فخوری، انتون تبیت و ریف ال-هوری میباشند، جمع آمدند. ترجمه و عامّوی گردانیدن اثرهای م. گارکیی. م. ا. شالاخاو، ا. گ. آرینبورگ، ک. م. سیماناو و دیگر نویسندگان ساویتی، اینچنین اثرهای مؤلفان ترقّیپرور اوراپة غaربی و امریکا در حیات مدنی لُبنان جای نمایان را اشغال کردهاند. مبارزه بر ضد فاشیزم، مستملکداری، تنقید بیعدالتی اجتماعی موضوع اساسی پوبلیتسیستیکه و ادبیات بدیعی لُبنان گردل.
مجموعة حکایههای «پکنهها-بهادران» (1948) و «سیاهی در روی کاغذ» (1957) نویسنده و فیلالاگ مارون ابّود به احوال وزنین فلاّحان و قسمت جوانان لُبنان بخشیده شده است. پراتیسّهای مرکّب حیات اجتماعی و سیاسی مملکتهای عرب در پاوستهای «کاهنان عبادتگاه» (1952) و «ابید توانا» (1955) جارج خنّه انعکاس گردیده است. قهرمانان ناویلّههای محمّد دیکروب (مجموعة «کوچة دراز»، 1954) اساساً نمایندگان صنف کارگرند. شاعر ردین اش-شخخل سال 1950 داستان «لنین» را آفرید.
در سالهای 60-م به ادبیات لُبنان محمّد انتانی، حسن کنفانی، ادوارد بوستانی و دیگر آمدند، که نثر آنها به مسئلههای اجتماعی و سیاسی حکیقت حاضرة مملکت، اینچنین به مسئلههای مبارزه بر ضد امپریالیزم، تجاوز اسرائیل نگرانیده شده است.