قیاس، یک رکن اساسی فقه را گویند، که توسط مقایسه با مسئلههای حقوقی در قرآن و حدیث بیانشده خلاصه میبرارند. معمولاً به مسئلههایی دخل دارد، که در منبعهای حقوقی مسلمانی راجع به آنها بیواسطه چیزی گفته نشده است. مس. ، اگر تاجر یا نمایندة یگان دولت غیریمسلمانی به مملکت مسلمانان آمده دزدی یا دیگر خیل گناه صادر کند، عورا چه خیل جزا دادن لازم است. در فقه اسلام در این باره چیزی گفته نشده است. فقیهای در این حالت اصول ق.-را استفاده میبرند. آنها میگویند، که اگر یگان مسلمان مال غیریمسلمان را بدزدد، موافق حقوق مسلمانی دست عورا میبورند. همین اصول را استفاده برده، فقیهای چنین قضا را برای دزدی شخص غیریموسولیمان نیز روا میدانند. مثال دیگر: موافق قرآن (8، 42) از پنج یک قسم غنیمت جنگی به خلیفه تعلق دارد. اصول ق.-را استفاده برده، فقیهان چنین خلاصه کردهاند، که موافق آن از پنج یک قسم ثروتهای زیرزمینی، مادی سیدشده و غ. نیز به خلیفه متعلّق است. اصول ق.-را از همه بیشتر فقیه مشهور مکتب عراق ابوهنیفه استفاده برده است.
م. حضرتقولاو.