نیوخها (در ادبیات تاریوالیوتسیانی-گلیکها) ، خلقیست مسکن جریان پایانی دریای امور (کشور خبراف رسفسر) و جزیرة سخلین. شمارهاشان 4، 4 هزار نفر (1979). به زبان نوخی گپ میزنند. نیوخها شاید اولاد بیواسطة قدیمترین اهالی دورة نیالیته حوزة امور و ساحل بهر آخاته باشند. تا روالوتسیة کبیر سوسیالیستی اکتبر اساس خواجه - گی نیوخها را ماهیگیری و شکار هیوانات بحری تشکیل میداد. یگانه هیوان خانگی آنها سگ بود. در بین نیوخها عنصرهای زیاد مناسبتهای اولادی و قبیلوی باقی ماندند. اکثریّت دلداران رسماً پرواسلوند، امّا در اصل در بین آنها همیشه عرف و عادتهای قدیمة دینی، شمنیزم حکمفرما بود. در دورة ساویتی نیوخها در کالخوزها متّحد گشتند و حالا برابر مشغولیّتهای عنعنویی ساحههای نو خواجگی-دهقانی، چارواداری نیز رواج مییابد. ضیائیان ملّی به کمال رسیدهاند.
د .: تکسم چ. م. ، وازراجدینی نیوخسکایی نرادناست، یوجنا-سخلینسک. 1959.