خاریجیی (از ار. -بیرون شدن) ، اوّلین فرقة اسلام را گویند، که در جریان مبارزة علی به مقابل مواویه برای خلافت پیدا شده بود. در ابتدا xاریجیه منفعت عامّة وسیع خلق، خصوصاً دهقانان را افاده میکرد و تعلیمات نسبتاً دموکراتی جماعه اسلامی را ترغیب مینمود. فرقة مذکور برابری همة مسلمانان، از جمله اهالی غیریرب را طلب میکرد. تعلیمات xاریجیه راجع به خلافت و امامت از تعلیمات اهل سنّت و شیعه به کلّی فرق میکند. به عقیدة خارجیه خلیفه و امام همچون پیشوای دینی و سیاسی جماعه اسلامی یا دولت باید انتخابی باشند و همن دینداران ناوابسته از اصل و نسب حقوق انتخاب داشته باشند. xاریجیه تعلیم میداد، که جماعه هر یک محل میتواند برای خود خلیفه (امام) را انتخاب نماید، از تخت بینصیب سازد و حتّی به قتل رساند. اهل xاریجیه تنها دو خلیفة اوّل-ابوبکر و عمر را قانونی دانسته، عثمان را اعتراف نمیکردند. علی به عقیدة اهل xاریجیه تنها تا دورة مبارزه با مواویه قانونی دانسته میشد. بعضی از خارجیان عقیده داشتند، که غلامان اسلام را قبولکرده باید از غلامی آزاد شوند، زیرا مسلمان غلام شده نمیته واند. تعلیمات دینی xاریجیه برای اثبات نظریة سیاسی خارجیان خیزمت میکرد. آنها نماز، روزه و دیگ. مراسمها را دقیق انجام داده، به مسئلههای اخلاقی بیشتر توجّه داشتند. خارجیان نه تنها پاکی جسمانی، بلکه پاکی معنوی را هم طلب نموده، قطعیاً ضد گنهکاری، شکوه و حشمت، تفریح و وقتخوشی (موسیقی، رقص و بازی، استعمال مشروبات) میبرآمدند. در نتیجة ترغیب چنین غایههای تعلیمات xاریجیه در الهیات اسلام-کلام رکن مهم عاید به تناسب اعتقاد و عمل (بی تقویت عمل پارسا اعتقاد بیثمر است) به وجود آمد. موافق آن شخصان گناه کبیره صادرکرده و به حقانیت اعتقاد خود شکاورده برابر کافرند و بر ضد آنها جهاد رواست. قتل مرتدان پرنسیب معمول دینی xاریجیه اعلان گردید. xاریجیه نسبت به عدل زردشتیه، مسیحیت و یهودیه بیتهاسّوبی ظاهر مینمود.
زیمن مبارزه برای خلافت و تصادمات بینیقبیلوی آخ. ا. 7 حرکت xاریجیه از عراق به دیگر مملکتهای عرب انتشار یافت. ولی امویان مبارزة بیرحمانه را بر ضد خارجیان پُرزور کرده ند. در نتیجه قسمی از اهل xاریجیه علیالخصوص شهریان از مبارزه دست کشیدند و فعّالیّتشان را با ترغیب پرنسیبهای اساسی xاریجیه محدود نمودند. این گوروه با نام ابادیه معمول است.
نمایندة آخرین امویان مروان 2 (حکمر. 744-750) در نتیجة جنگهای شدید خارجیان را شکست داده باشد هم، خروجهای سیرشمار خارجیان در نیمچز. عربستان اقتدار امویان را کاهاند و نهایت باعث شکست خلافت امویه گردید. ولی نزاع داخلی باعث تفرقة xاریجیه و پیدایش فرقههای ازرقیه، سفریه، همزیه گردید. منبعد در محلهای گوناگون فرقههای اهنسیه، اجاردیه، بیهسیه، ابازیه، میمونیه، مکرّمیه، شیبیه، یزیدیه و غ. از xاریجیه پیدا شدند.
د .: بیلییف ب. ا. ، موسولمنسکایی سیکتکستوا، م. . 1957؛ ان-نوبخت. ا ل-خسن ابن موسه، شییتسکی سیکتы، م. . 1973؛ اسلم کرتکیی سپرواچنیک، م. ، 1983. ا. شریفاف.