خر عیسی یکی از آبرزهای ادبیات فارس-تاجیک. منبة این آبرز از روایت دینیست در بارة عیسی و هیوان سواری او. هنگام تأکید کردن کوشش بیهوده در دگرگون ساختن اصل و جوهر کسی یا چیزی به کار میرود. مثلاً، اگر گویند، که تربیت به آدم نااهل کار نمیآید، بر تصدیق فکر این آبرز استفاده میشود، چنان که سعدی گفته است:
چوک بود اصل گوهری قابل،
تربیّت را در او اثر باشد.
هیج سیقل نیکو نداند کرد،
اهنی را، که بدگهر باشد.
سگ به دریای هفتگانه بشویی،
ک چو تر شد، پلیدتر گردد.
خر عیسی گرش به مکّه برند،
چون بیاید، هنوز خر باشد.
ه. افصحاو.
Инчунин кобед
سرخانه
سرخانه، قسم اوّل سرود، که به اندازة یک بیت متن سرود اجرا میشود. بعضاً سرخط …