خدنگ، 1) یکچند نوع توس خودروی را گویند، که در قطارکوههای زرافشان و حصار و درواز میروید؛
2) چوب سختیست، که از آن نیزه، تیر و زین اسپ سازند. چنان که فردوسی گفته است:
به بند کمربندش آورد چنگ،
جودا کردش از پشت زین خدنگ.
خدنگ، 1) یکچند نوع توس خودروی را گویند، که در قطارکوههای زرافشان و حصار و درواز میروید؛
2) چوب سختیست، که از آن نیزه، تیر و زین اسپ سازند. چنان که فردوسی گفته است:
به بند کمربندش آورد چنگ،
جودا کردش از پشت زین خدنگ.
سفیدهها، پراتیینها، مادّههای آرگنیکی کلانمالیکولة طبیعیی را گویند، که از امیناکیسلاتهها ترکیب یافته در ساخت …