غوربتی حصاری (س. تو. نامعلوم، حصار-وف. 1558/59، ش. اگرة هندوستان) ، شاعر فارسیزبان هندوستان. در زادگاهش تحصیل کرده، نشع و نما یافت. به تصوّف توجّه داشت. به هندوستان رفته، خدمت دربار اکبر را به عهده گرفت. دیوانش تا حال دسترس نیست. نمونههای اشعارش در تذکرهها آمدهاند. این بیتها از است:
دهان یار با من دوش رمهای گفت پنهانی.
ک من سرچشمة آب حیاتم هیچ میدانی؟
قزا جدا ز تو خونم چرا نمیریزد،
مگر ز دست قضا این قدر نمیآید؟
ه. علیمرداناو