فتوّت (عربی-جوانمر، دی، سخا، کرم) ، یک جریان اجتماعی و سیاسی، اخلاقی و دینی و ایدئولوژی و فلسفیست، که منفعتهای صنفی طبقههای گوناگون هنرمندان را افاده میکرد. در دورپ اوّل فئودالیزم به وجود آمده، از تعلیمات مانویه و مزدکیه غذای معنوی گرفته است.
سرهای 4-6 دورة ترقّی شهرها و در حیات جمعیّتی شرق میانه و نزدیک نفوذ پیدا کردن طبقة هنرمندان بود. در این دوره هنرمندان برای مبارزه به مقابل صنفهای دارا و ایمن بودن و استیلای اجنبیان تشکیلات کاسبی خود را تأسیس نمودند، که فوتوت نام گرفت.
فوتوت تا استیلای عرب وظیفههای صاف خواجگیداری را اجرا کرده، در عصرهای 7-40 به تشکیلات هنرمندی و حربی مبدّل شد. آن عصرهای 10-14 به درجة عالی انکشاف خود رسیده، تا به درجة جریان اجتماعی و سیاسی و اخلاقی و فلسفی تشکّل یافت.
موافیق تعلیمات فوتوت، فلسفه درجة عالی انکشاف تفکر نظری و عامل بااعتماد درک حقیقت است. از روی تعلیمات فوتوت، عالم ریلی بوده، ناوابسته از قوّة فوقالبیطع انکشاف مایابد. فتوّت موجودیّت عالمهای زیاد، سییاره و سیترگان را اعتراف کرده، زندگانی آدمان را در آنها حتمی میشمارد. فتوّت نه زمین، بلکه سییاره فضای را مرکز کیهانی میداند، که در آن خدا مسکن دارد.
غایههای اجتماعی تعلیمات فوتوت ماهیّت پراگریسّیوی دارند. آدمان از روای به دنیا آمدن نسبت به یکدیگر برابرند، از این رو، آنها باید طرز هبتی را انتخاب کنند، که شرف و خرد انسانی را پست نزند. ایدهآل یجتیمایی فوتوت جمعیّتیست، که در اساس پرنسیب برادری بنیاد یافته است. فوتوت مفهوم برادری را به دو معنا تعبیر کرده است: اوّلاً، برادری خونی، که زینة پایانی برادری بوده، در آن آدمان برابر نیستند؛ ثانیاً، برادری کسبی و اجتماعی، که مرام و مقصد یگانة اجتماعی و سیاسی آدمان را متّحد میکند.
تعلیمات فوتوت عاید به برادری و برابری خصوصیت خیالی دارد. چون که آن نه برابری و برادری اجتماعی، بلکه برابری و برادری روحی و معنوی آدمان را ترغیب میکرد. فتوّت تاریخ جمعیّت انسانی را به دو دوره-جاهلیه و عاقلیه تقسیم میکند. در دورة اوّل انسان از سبب سستی خرد و بلندی حرص حقوق آزادی اراده ندارد. از این رو، خدا برای تربیه و هدایت انسان پیغمبران را میفرستد. دورة دوّم از فعالیّت محمّد سر میشود و انسان در رفتار و کردارش مستقل میگردد. ماهیّت تعلیمات اخلاقی فتوّت از برابری و برادری در نزد خدا، خیرخواهی، مدد همدیگر، بردباری، جهاد، جزا دادن به ظالم، دستگیری بیوه و یتیمان عبارت است. فتوّت همچنین روح اومانیستی را تشویق کرده، برای عملی شدن آنها مبارزه برده است. سروران جنبشهای خلقی- ابومسلمخراسانی، مقنّع، یعقوب ابن لیس، محمود تارابی و دیگر از اهل فتوّت بودند. در تعلیمات فتوّت وصف محنت مقام خاص دارد. از جمله گفته شده است، که انسان را خدا آفریده، برای زندگی کردن به او عقل داده است. محنت خرد به حرکتامده، دوام فعالییگگ ایجادی خداست، که به انسان انتقال شده است. بنا بر این فتوّت محنت را از عبادت به خدا اولیتر دانسته، زهد را رد نموده است. مسئلههای دینی نیز در تعلیمات فتوّت مورد محاکمه قرار گرفتهاند.
بعزی محقّقان، از قبیل م. رضاخان، م. پ. بیزاوی، م. سرار، گ. تارنینگ فتوّت را جزء تصوّف میحسابند. امّا در اصل فتوّت نکتة مهمترین صوفیه-«وحدت وجود» را رد کرده، تنها معرفت حقیقت ریلی را پذیرفته است. فتوّت از چار زینة معرفت تصوّفی تنها طریقت را اعتراف میکند. فتوّت همیشه با تصوّف رابطة قوی داشت؛ بسیار شیخان تسنووف از اهل هنر بوده، عادتاً، تا دورة به تصوّف رویی آوردن اعضای ف. بودند. در کار به هم نهادیکشوی تصوّف و ف. آهم علی همدانی (عصر 13) و جلالالدّین رومی کلان است.
3. وزیراف.
Инчунин кобед
سفارت
سفارت، نمایندگی، کار و عمل سفیر، که از طرف دولتی به پایتخت دولت دیگر میرود. …