معلومات آخرین
Home / مدنیت و صنعت / بازگشت

بازگشت

بازگشت در تصوّف اصل (کلمه)-ا شمم از اصول (کلمات)-ا هشتگانة وضعکردة ‌خواجه ‌عبدالخالق غجدوانی، که منبعد ‌خواجه ‌بهاءالدّین نقشبند سه اصل دیگر بر آنها افزود و اصول یازدهگانه در زمینة تعلیمات طریقت نقشبندیه قرار گرفت (طبق لیگر تقسیمبندت – از روی ترتیب اصل دوّم). بازگشت کلمة صرف تاجیکی بوده، در برابر دیگر اصطلاحات تاجیکی تعلیمات نقشبندیه، از قبیل یادکرد، یادداشت، نگهداشت در تمام زبانهای دنیا در همین شکل اصلی خود استفاده می‌شود.

  ماهیّت بازگشت از آن عبارت است، که باید مقصد سالک را تنها رضای خداوند تشکیل دهد. از این رو، سالک بعد از یادکرد (ذکر نام الله) ، که به روشی مخصوص صورت می‌گیرد، عبارة زیل را بزبان می‌آرد یا از دل می‌گذراند: “الهی، انته مقصودی و رضاکه مطلوبی، فعتینی مهبّتکه” (یعنی: خداوندا، مقصود من تویی و خوشنودی تو خواهش من است، پس، دوستداری خود را به من ببخش). معمولاً، سالک با حبس دم تا حین تنگ شدن نفس نام الله را تکرار می‌کند؛ نفس را در مقام لطیفة قلب (اگر وظیفة او ذکر بالای لطیفة قلب باشد) سر داده، سپس عبارة مذکور را می‌گوید. غرض اصلی از بازگشت نفی خاطرها به شمار می‌رود. به این وسیله درون سالک از هر خاطر نیک و بد و از تصوّر ماسوای حق فارغ شده، ذکر او از آلودگی و آموزش غیر پاک و خالص می‌گردد. چون“مقصودیّت شیع مستلزیم معبودیّت آن است” (تعبیر شیخ احمد سرهندی) ، بازگشت سالک را از تصوّر هر مقصود و معبودی جز خدا بازمیدارد. بعضیها گفته‌اند، که بازگشت کنایه از رجوع ذاکر به خداوند است برای اظهار اجز و تقصیر، زیرا توفیق ذکر، حضور داشتن و کشف اسرار – همه با یاری خداوند است.

Инчунин кобед

سرخانه

سرخانه، قسم اوّل سرود، که به اندازة یک بیت متن سرود اجرا می‌شود. بعضاً سرخط …