باقیرخان
در این بین تهران از جانب مبارزان بختیاری و گیلانی استیلا گردیده، به سلطنت استبدادی موهمّدلیشاه خاتمه داده شد و حکومت موقتی تأسیس گردید. روسها برای خارج کردن ستارخان و باقرخان از تبریز میکوشیدند و مخبروسّلتنه (والی نو آذربایجان) به این اندیشه موافق بود، به دلیل این که آنها به دستورهای دولت اطاعت نمیکردند. ستارخان و باقرخان با دعوت حکومت مرکزی و تشویق ملّا محمّدکاظم خراسانی به تهران وارد شدند. استقبالی، که مردم تهران از این دو قهرمان مبارز تبریز کردند، تا آن زمان از خیج پادشاهی به عمل نیامده بود. ستارخان و باقرخان رسماً در باغ شاه پذیرایی شدند و در کاخ گلستان با احمدشاه ملاقات کردند. برای باقرخان باغ عشرتآباد جای اقامت رسمی تعیین کرده شد. مجلس شورای ملّی آنها را با آردین سرفراز گردانیده، برای هر کدام 1000 تومان ماهانه مقرّر کرد.
در مبارزة بین اعتدالیان و دموکراتها در حکومت مشروطه با پشتیبانی از گروه یکم بر زیدد نمایندگان دموکرات مجلس سخنرانی کرده، بتدریج رابطههای بین دو سردار تبریزی با سیّدهسن تقیزاده-رهبر دموکراتها تیره گردید. سرانجام مجلس شورای ملّی قرار کرد، که مجاهدان در ظرف 48 ساعت سلاحهای خود را به حکومت سپارند. این امر به جنگ بین مجاهدان و قوّههای دولتی در اقامتگاه ستارخان انجامید و باقرخان با گروه خود به سردار ملّی پیوست. مجلس برای باقرخان سیصد تومان ماهانه تعیین کرد، که آن تا آخر عمر به او پرداخت شود.
باقیرخان در آغاز جنگ یکم جهانی همراه گروه آزادیخواهان رهسپار قلمرو عثمانی در عراق شد (نوامبر 1915) ، ولی بعد شکست آلمان و پراکنده شدن آزادیخواهان او در راه بازگشت به وطن در نزد قصر شیرین از جانب محمّدامین کُرد طالبانی به قتل رسانده شد (1916). بعداً جسد باقرخان از دیهه محمّدامین به تبریز انتقال یافت.
دبیات .: بالشیه ساویتسکیه اینتسیکلاپیدیه. ت. 2، مسکو، 1970؛
س. . هوسیناو