باقیای
نایینی باقی (1595، نایین-1633، بنارس) ، شاعر و موسیقیدان فارسیزبان هندوستان. در اشعارش به تقاضای وزن «باقی» و یا «باقیا» تخلّص میکرد. پس از کسب کمال به اصفهان رفته، علم و دانش، مخصوصاً علوم ادبی را آموخت. در عراق از صحبت شاعران و دانشمندان دورش-حکیم شفایی و در خوراسان از واخوری با ملک میرزای فصیحی بهرهور گردیده است. از مهارت باقیای نایینی در شعر و موسیقی ابدولباقی نهاوندی در تذکرة «ماسیر رحیمی» و مؤلف تذکرة «میخانه» ابدونّبی فخروزّمانی قزوینی اطّلاع دادهاند. ابدونّبی این شخص را بار اوّل سال به هندوستان رسیدنش و سپس بارها، تا آخر عمرش دیده است و با وهای همصحبت شده است. باقیای نایینی سال 1614 با راه قندهار به هندوستان رفت؛ اوّل به خدمت وزیر جهانگیر (حکمرانی 1606-28) میرزا غیاثبیک اعتمادالددوله رسید، سپس به دکن آمد و به ملازمت شاهزاده خرّم-شاهیجهان (1628-57) وارد گردید. پس از دو سال ترک خدمت دربار نمود و به تجارت مشغول شد. در سالهای آخر عمر باز به خدمت شاهیجهان پیوست. از او اجازة سفر حج گرفته به ایران آمد. پس از مدّتی باز به هند آمد و در بنارس فوتید.
ز باقیا دیوان اشعار شامل قصاید، غزلیات و دیگر انواع شعر باقی مانده است، که نسخهای از آن در انستیتوت شرقشناسی ازبکستان تحت شمارة 10226/3 محفوظ است. دستنویس مثنوی عرفانی باقیا-«زات و صفات» در موزیی ملّی پاکستان (nm 1963-226/14) نگاهداری میشود. در علم موسیقی نیز رسالهای داشته است موافق معلومات محقّقان این ساحه، باقیا موسیقی ایرانی را با موسیقی یونانی آمیزش داده، به رویة امیر خسرو دهلوی آهنگهایی در موسیقی هندی ایجاد نموده است.
بیات زیری نمونهای از نگاشتههای باقیا میباشند:
ز آن خدایی به انسان دو گوش داده عیان،
ز آن نموده زبان را نهان به کام و دهن،
ک این مباد تغافل کشد به گاه سماع.
ک آن مباد تجاهل کند گه گفتن.
دمی، که میشونوی، جمله گش باید بود،
ولیک در گه گفتن مباش زودسخن.
ز آسیا نتوان بود کم، که از ره گوش
هر آن چه بشنود از هر کسی به وجه حسن
درون خاطر خود تا بدان نگردد باز،
بیرون نیارد از جا یکی ز راه دهن.
ش. محمّدیاف.