معلومات آخرین
Home / علم / بافتة بدیعی

بافتة بدیعی

بافتی بدیی، یکی از لحظه‌های اساسی ایجاد اثر بدیعی است، که نویسنده واقعیت را به نظر گرفته، رویداد نو بدیعی می‌سازد. نویسنده در بافتة بدیعی کاملاً مستقل نیست و هر چه خواهد، به آفریده‌هایش از خود معلومات تازه ضم نمی‌نماید، بلکه این افزودن و علاوه‌ها به تقاضای منطقی انکشاف روح و روان قهرمان، جریان و روش واقعه صورت می‌گیرد. به قول ارسطو «شاعر نه در بارة حادثة حقیقتاً رخداده، بلکه در بارة آن چیزی، که باید رخ بدهد، یعنی، در بارة آن چه نظر به احتمالیت و یا ضرورت رویی دادنش ممکن است، اندیشه می‌راند» («پااتیکه». مسکو، 1957). بافتة بدیعی حتّی در اثرهای شرحیهالی، تاریخی، تاریخی و انقلابی، آچیرک و غیره نیز ظاهر می‌گردد، که نویسنده رفتار جداگانه، عذاب روحی، گفتگوی قهرمانها را «از خود می‌بافد». ل. تالستایی گفته بود، که بی پرواز تخییول اثر نوشتن ممکن نیست. به قول م. گارکیی «حیات را به مشاهده گرفتن، آموختن و دانستن کم است، باز از خود بافتن، ایجاد هم حتمیست. ایجادیات این است، که میده-چویده‌های بسیاری را به یک واحد کلّ، که تا درجه‌ای یک‌لخت و عمده بوده، شکل و صورت مکمّل دارند، متّحد کردن و درآمیختن ضرور است… بدیعیت بدون بافتن میسّر نمی‌شود، خود ماهیّت روند ایجادیات ادبی بافتة بدیعی است». («م. گارکنیی آ لیتیرتو­ری». مسکو،  1955). یکی از عنصرهای بافتة بدیعی ادراک، تخییول، قابلیّت معاینه، مقایسه، آموزش حادثه‌های طبیعت و رویدادهای حیات جمعیت می‌باشد. بافتة بدیعی در صنعت و ادبیات کار ایجادیست، که در رفت آن نویسنده حیات را به طور بدیعی درک می‌کند. بافتة بدیعی برای آفریدن تمثال «زنده» نقش بزرگ می‌بازد، زیرا نقل عادی بی‌رغبتانة فکتهای واقعی تنها «نقش» بی‌جان واقعیت را دیده می‌تواند. در لیریکه هم بافتة بدیعی به نظر می‌رسد و مؤلف اندیشه‌های نهایی خلق را همچون دردهای خودش افاده می‌کند. مثلاً، در «تو هم یادی بکن از من» نام شعر ا. دهاتی نه تنها اندیشه‌های شخصی شاعر، بلکه آرزو و امید صدها سرباز دور از یار و دیار افاده گردیده است. وابسته به جهان‌بینی و دانش شاعر در بارة زندگی و رویدادهای آن بافته و افزوده‌هایش همان ‌اندازه به حقیقت حیات نزدیکی پیدا می‌کند. قهرمانهای آثار آنها بعضاً چنین کارهای را انجام می‌دهند، که خود مؤلف چشم‌دار نبوده است. چنین رفتار و عملیات از منطق زندگی و جریان واقعه برمی‌آید. هیچ اثر صنعت و ادبیات در حیات واقعی به صورت تییار و در این زمان بیرون از واقعیت و حقیقت حیات وجود ندارد. خرد، ادراک و تخییول بدیعی فردوسی رستم دستان را آفریده است. اینچنین در اساس اندوخته‌های حیاتی خود س. عینی در سیمای قاری عصمت (در پاوست «مرگ سودخور») به تقاضای غایه و اصولهای بدیعی و رویدادهای دور مهمت­رین خصلتهای بد سودخوران و خسیسان دیگر را نیز به قهرمان نسبت داده، نسخة نو بدیعی حیات را آفریده است، که شکل جمع‌بستی زندگیست.

یو. اکابرزاده.

Инчунин кобед

سفر

سفر (عربی-تهی، خالی) ، ماه دوّم سالشماری قمری هجری، که از 30 روز عبارت است. …