«نمونة ادبیات تاجیک» اوّلین اثر کلان ادبیاتشناسی صدرالدّین عینی، که بین 15 مارت-12 اکتبر 1925 نوشته شده، سال 1926 در مسکو در نشریات مرکزی خلقهای اتّحاد شوعروی به طبع رسیده است. آن با مقدّمة ابوالقاسم لاهوتی با نام «صدرالدّین اینی» و «سرسخن» مرتّب-صدرالدّین عینی شروع شده، ها 3 قسم عبارت است. قسم 1 سالهای 912/913-
1785/86-را در بر میگیرد و در آن از رودکی تا سییدای نسفی 80 ادیب با ترتیب خرانالاگی داخل شدهاند. قسم 2 سالهای 1785/86-1924/25-را در بر گرفته، در آن نمونة آثار 132 ادیب فراهم آمده است. مؤلف نمونههای ادبیی را، که تا وکت تألیف «نمونة ادبیات تاجیک» به رویة عنعنههای ادبیات گذشته ایجاد شدهاند، در همین قسم جایی داده است. ترتیب این قسم مووافیق الفبای عربیست. در قسم 3 اثرهایی، که موضوع نو داشته، پس از روالوتسیة 1905 و روالوتسیة اکتبر به میدان آمدهاند، داخل شدهاند. صدرالدّین عینی در این قسم از ایجادیات 11 ادیب نمونهها آورده، در بارة یک قطار گزیته و جرنلها نیز معلومات میدهد. این قسم باز به دو حصّه : یکم-سالهای 1905-1917 و دوّم-سالهای 1917-25 جدا میشود. وابسته به سببنای ابژکتیوی و حدودی چوغرافی در «نمونة ادبیات تاجیک» تنها ادیبانی، که در ماوراونوهر و ترکستان عمر به cap بردهاند یا که به این جایها مناسبتی داشتهاند، داخل گردیدهاند.
به وجود آمدن این اثر به آن دگرگونیهای عظیمی، که در سالهای 20 در حیات سیاسی ، اجتماعی و مدنی خلق تاجیک رویی دادهاند، انچونین به آن مبارزههای شدیدی، که در این دوره در تمام ساحهها دوام میکردند، سخت علاقهمند است. «نمونة ادبیات تاجیک» در مسئلههای ترغیب سیاست ملّی پرتیة کمونیستی، اثبات از قدیم در حدود آسیای میانه و ماوراءالنهر موجود بودن خلق تاجیک، آموزش میراث ادبی، تشویق جوانان به ادبیات نو تاجیک رل بزرگ بازید.
در شرایطی، که باقیماندههای جریانهای ریکسیانی پنتور-کیزم را «ایدهآل یگانه و بزرگ» خود قرار داده، با مقصد در آسییای میانه تشکیل کردن «دولت یگانة بزرگ ترک»، به وجود آوردن «ملّت یگانة آزاد ترک» و جاری کردن «زبان یگانة ترکی» بر ضد سیاست میللی پرتیة کمونیستی اغوا میکردند، در وضعیتی، که پانترکستان بر خلاف حقیقت تعر-خی،-«در آسیای میانه تاجیک نام یک خلق نیست، اینها همان ازبکانند، که با تأثیر ایرانیان و مدرسه زبان خود را گم کردهاند»،-گویان به مقابل تشکیل ریسپوبلیکة تاجیکستان میبرآمدند، صدرالدّین عینی با نوشتن «نمونة ادبیات تاجیک» به همه منکران خلق تاجیک و زبان و مدنیّت وهای ضربة هلاکتآوری رساند و به «دهان آنها مُهر خاموشی زد».
در اساس فکتهای تاریخی و ادبی صدرالدّین عینی به تورو علمی ثابت کرد، که تاجیکان یکی ها قدیمترین خلقهای آسیای میانه بوده، تاریخ و مدنیّت باستانی، زبان و ادبیات بایی، عرف و عادت به خود خاص دارند؛ در تول عصرها با خلقهای همسای الاکه داشته و به خلقهای دیگر نیز تأثیر مویینی رساندهاند و در دورة ساویتی قابلیّت تشکیلاتی و سیاسی این خلق باز هم بیشتر ظاهر گشته است. «نمونة ادبیات تاجیک» با مندرجة بایی، هلل مسئلههای مهمترین زمان، در تفکر و جهانبینی صنفی و سیاسی صدرالدّین عینی تبدّلات جدّیست. صدرالدّین عینی در ادبیاتشناسی تاجیک اوّلین کسیست، که در این اثر تاریخ ادبیات را از موقع مارکسیزم تدقیق، نموده، به عملی گردانیدن تعلیمات لنینی آموزش میراث ادبی قدم جدّی گذاشته است و از بهر بیکنار ادبیات گذشته تنها «عنصرهای دموکراتی» آن را (ولاديمير الیچ لنین) به خلق پیشکش کرده است.
«نمونة ادبیات تاجیک» ظاهرة به تذکره شباهت داشته باشد هم، از روی متدلوژیة تدقیق از آن کاملاً فرق میکند. این اثر با روح پرتییویّت کمونیستی نوشته شدست و «مندرجاتش با اصول مارکسیزم تحلیل یافته است» (صدرالدّین اینی). تمام مضمون و غایه این اثر به یک سمت اساسی-معرفتناک کردن عامّة محنتکش، تنکیدن آموختن میراث ادبی، بنیاد کردن و انکشاف دادن مدنیّت سوسیالیستی تاجیک نگرانیده شوده است. صدرالدّین عینی با آوردن نمونههای برجستة ادبی روح پراگریس-سیوی، تمایلات خلقی، مضمون عنیق اجتماعی، افکار فلسفی، بایگری جنر و نمود و سبک و اسلوبهای ادبی، نفاست کلام و سلاست بیان، صنعت و بدیعیت بلند ادبیات گذشته را نشان داده، آن را یکی از سرچشمهان ادبیات انقلابی تاجیک دانست. از این جاست، که صدرالدّین عینی خمترفه آموختن میراث ادبی را از وظیفههای تأخیرناپذیر آیندگان میشمارد.
در «نمونة ادبیات تاجیک» سه قسم ادبیاتشناسی: نظریة ادبیات، تاریخ ادبیات و تنقید ادبی را دریافت کردن ممکن است. صدرالدّین عینی در نیمة اوّل سالهای 20 یک قطار مسئلههای مهم، از جمله سیاست پرتیة کمونیستی عاید به ادبیات، خرکتیر اینترناسیونالی ادبیات ساویتی، پرتییویت، صنفیت و خلقیت ادبیات، آزادی ایجاد بدیعی، وهایفههای ادیب در زمان ساتسیلیزم و غیره را درست شرح داده است، که برای رواج منبعدة ادبیاتشناسی جوان تاجیک رل کلای بازیدهاند. مولاجیزجای مؤلف عاید به آموزش میراث ادبی، رل ادبیات در جمعیت، جهانبینی نویسنده، یگانگی مضمون و شکل، عنعنه و نوآوری، تناسب واقعیت و حقیقت بدیعی، متنشناسی، زبان اثر بدیعی، مهارت ادبی، سبک و اسلوب، خصوصیتهای جنر و نمودهای ادبی، صنعتهای بدیعی اهمیت نظری و عملی دارند.
سدرالدّین عینی در ادبیاتشناسی تاجیک نخستین کسیست، که در این اثر پروبلم تصنیف دورههای تعریخ ادبیات را موافق «دستور مارکسیزم» (صدرالدّین عینی) به میان گذاشته، در این ساحه به موخقّیقان آینده راه گشاد. «نمونة ادبیات تاجیک» اینچنین بیاساسی عقیدة بعضی شرقشناسان خارجی را، که ادبیات عصرهای 16-19 تاجیک را تکرار ادبیات عصرهای 10-15 مینامیدند، اثبات نمود. این اثر در سالهای 20-30 چون کتاب درسی تاریخ ادبیات در راه انقلاب مدنی خذمت باسزایی کرد، «نمونة ادبیات تاجیک» بهای بلند شرقشناسان معروف ساویتی و خارجی، از چومله و. ه. برتلس، باباجان faفوراف، ن. س. برگینسکی، سعید نه-فیسی، ارج بیچکه را ختس^انی سزاوار گشته است.
دبیات .: هادیزاده ر. ، تدقیقات علمین صدرالدّین عینی عاید به تاریخ ادبیات تاجیک، جرنل «شرق سرخ»، 1950، ms؛ همان معلّ. ، عاید به اهمیت تاریخی «نمونة ادبیات تاجیک»، «جشننامة عینی»، جزء 2. ، د. ، 1966؛ میرزازاده x. ، صدرالدّین عینی-اوّلین ادبیاتشناس ساویتی تاجیک، «اخبارات شعبة فنهای جمعیّتی» اف رسّ تاجیکستان، استالینآباد، i960، م ه (21).