بدورّهمانخان (1844-1. 10. 1901) ، امیر افغانستان (1880-1901) ، نبیرة امیر دوستمحمّدخان. سالهای 60 عصر 19 حاکم تاشکورغان بود. برای تاج و تخت کابل با عمکزادة خود شیرلیخان مبارزه برد. سال 1869 شکست خورده، به سمرقند آمد و یازدخ سال استقامت نمود. بعد جنگ دوّم بین انگلیه و افغانستان به وطنش برگشت، با یاری سرداران و پیشوایان لشکر خلقی سال 1880 صاحب سلطنت کابل گردید.
در اخد عبدالرحمانخان در کابل ضرّابخانه، مطبعه و کارخانة کلان صناعتی «ماشینهخانه» ساخته شد، که از تیر و توپ و اسلحه تا لباس و افزار قوّههای نظامی را استیخسال مینمود. تمام منصبهای حربی و رعیتی به عهدة سرداران و ملکهای قبیلههای افغان واگذار شده، خلقخای غیریفغان-تا-چکخا، خزارخا، ازبکها و غیره جبر و ستم بیاندازه میکشیدند و بار وزنین صرف و خرجهای بیپایان فئودالی به ذمّة آنها بود.
درامد خزینة امیر از حساب محصول دسترنج زحمتکشان از 1، 5 کرور (i کرور=10 میلیون) به 7 کرور روپیه رسید. به مقابل ظلم و بیدادگریهای فئودالی در بین غیلزایخا، وردکها، هزارهها، بدخشانیها، فیروزکوهیها، بلوچها و غیره بارها شور و آشوبهای خلقی به عمل آمد. او عنوان فخری «ضیای ملّت و دین» را گرفت، لیکن خلک او را «امیر سیاخ» مینامید.
سیاست خارجی عبدالرحمان تحت نظارت خوکومت انگلیه قرار گرفت. عبدالرحمان شرطنامة ننگین گندمک و «خط دیورند» را تسدیک نمود، سرنوشت میلیونها پشتونهای سرحدات شیم. غربی هندوستان را به دست انگلیسها سپرد و گنهکار به وچود آمدن مسئلة پشتونستان گردید. عبدالرحمان در نتیچة سوءقصد درباریان کُشته شد.