یعقوب چرخی (س. تو. نامعلوم، چرخ، افغانستان-1446، بلغم و، حاضره دیهه گلستان p-ن لنین رسّ تاج .) ، معروفترین نمایندة سلسلة نقشبندیه. معلومات ابتدایی را در زادگاهش از پدرش گرفته است. سپس به هرات و مصر رفته تحصیل نموده است. از هرات به بخارا آمده، به مؤسسة سلسلة نقشبندیه خواجه بهاءالدّین همسوهبت شده به حلقة مریدان و مقرّبان او داخل شده است. سپس موافق دستور خواجه بهاءالدّین به واد حصار آمده، تا آخر حیاتش در سمت جن. شرقی دوشنبه حاضره زندگی کرد. در بین خلق به نام حضرت مولانا مشهور است.
به قلم یه. چ. یک قطار اثرها تعلق دارند، که آنها تا امروز محفوظند. «تفسیر مولانا یعقوب چرخی» (تفسیر سورة اوّل و دو جزء آخر فورگان)؛ «رسالة نایّه» (به شرح مقدّمة «مثنوی معنوی» جلالودلین بلخی عاید است) ، «رسالة مختصر در اثبات وجود اولیا و مرادیب آن» و غ.
یه. چ. پرینتسیپهای اساسی سلسلة نقشبندیّه را در بین مردم ترغیب و تشویق میکرد. و مثل دیگ. مشایخ نقشبندیه تعلیم میداد، که صوفی باید باطناً به ذکر و یاد حق بوده، در ظاهر از جمعیت و مردم گشگیری نکند. به امید توکّل به زهد و تقوا نپرداخته، مایة زندگی خود را با محنت حلال به دست آرد. در مقامات و آثار تاریخی نقشبندیه یه. چ. همچون مرد زحمتکش، کشاورز تصویر یافته، اسباب زندگیش را با کار و زحمت حلال خودش تأمین میکرده است. و مرید و شاگردان زیاد داشت. خواجه وبیدالله احرار از جملة آن مریدان بود.
ه. محمّدخاجهیف.