بولیی (از یونانی ا-حسچة انکاری و bule-اراده) ، بیارادگی رنج و-رانه، ضعف اراده تا تماماً گم شدن آن، نبودن میل و خواهش به فعالیت.
بولیه هم در کودکان و هم در کلانسالان پیش از همه نشانة دورة اوّل بیماری روحی است. ابولیه هنگام بعضی بیماریهای روحی (پس-خاز سوداوی و شیزافرینیه) ، ضربخوری مخدود مغز cap، بخصوص قسمت پیشانی پیدا میشود.
در حالت ابولیه بیمار کمحرکت، ضعیف، بیغیرت، به محیط و اطرافیان بیاعتنا گشته، میل و خواهش و تشبث خود را گم میکند. در سن کودکی ابولیه میتواند باعث cap زدن بیماری روحی گردد. کودک بیمار بی یگان سبب کنارهجویی، نافعال، پریشانخاطر میشود. چنین حالت را کلانسالان بعضاً تنبلی میشمارند، ولی تدریجاً بیماری کودک عیان میگردد، او به مشغولیّتهای هرروزه و رفیقان خود شوقی ظاهر نمیکند، روزهای دراز در جایگاه بیحرکت خواب میرود، حرف نمیزند، حتّی به نگاه و بین خود اهمیت نمیدهد. ابولیّه را از سستارادگی، که در نتیجة تربیة نادرست به وجود میآید، فرق باید کرد. موقتاً قطع کردن مشغولیّتها، به سنتاریه رفتن و طبابت قوّتبخش برای رفع ابولیه مفید است.